(این متن پس از اعلام کاندیدهای دهمین جشنواره اردیبهشت نوشته شده است.)
پس از اعلام فراخوان جشنواره اردیبهشت و ارسال تعدادی آثار به دبیرخانه، با شیوع ویروس کرونا جشنوارهای که قرار بود در سال ۹۹ برگزار شود با یک سال و یک ماه تاخیرِ بیشتر به صورت آنلاین برگزار میشود. شیوهای که باعث بیشتر دیده شدن فیلمها و شناخت بیشتر مخاطبها از جشنواره شد. اما رعایت چند مورد ساده میتوانست از هر مساله جدیای جلوگیری کند؛
- هیئت انتخاب از بین ۱۲۰ اثر رسیده به دبیرخانه بیش از هفتاد اثر را پذیرفته. این میزان آثار پذیرفته شده نسبت به آثار ارسالی نادر است. اگر جشنواره اردیبهشت محلی برای دیده شدن طیف وسیعی از آثار تولیدی استان است باید حتما محلی برای رقابت طیف وسیعی از آثار هم باشد؟
فیلمهایی که در حد اتود هم به نظر نمیرسند چه لزومی دارند که باید حتما در یک فضای رقابتی جای بگیرند. بخش جنبی یا بخش خارج از مسابقه را به همین دلیل در جشنوارهها قرار دادهاند. لزوم حفظ برخی بخشها در حالی که آثار قابل توجهِ خوبی به آنها ارسال نشدهاند برای چیست؟ - چرا دبیرخانه جشنواره از برخی اصول خودش هم عقبنشینی میکند؟ وقتی یک بخش به آثار ملی با عنوان خلیجفارس (که انگار به خوبی برای فیلمساز و هیئت انتخاب و حتی هیئت داوری تعریف نشده) اختصاص دادهاید چرا باید بپذیرید داورها برای آنها تصمیم بگیرند که فیلمی از بخش ملی بیاید با سایر آثار استانی رقابت کند. کدام جشنواره را در دنیا سراغ دارید که اینهمه از قوانین خودش در مقابل تصمیم داورهایش عدول کند؟
آیا بهتر نبود به جای این وضعیت از داور خواسته میشد در هر بخشی که اثر قابل توجهی نیست از دادن جایزه در آن بخش خودداری کند؟ - کدام جشنواره را سراغ دارید که به عنوان بهترین تهیهکننده جایزه بدهد؟ آنچه ما سراغ داریم جایزه بهترین فیلم است که به بهترین تهیهکننده داده میشود. این عنوان بهترین تهیهکننده از کجا آمده؟
بنده شهاب آبروشن نویسنده، تهیهکننده و کارگردان فیلم کوتاه «یک تماس از دست رفته» با احترام به سایر عوامل تولیدی این فیلم اعلام میکنم آثار شایسته دیگری میتوانستند فرصت کاندید شدن در بخشهای مختلف این جشنواره را بدست بیاورند. آثار خوبی که به حق جایشان در بین کاندیدها خالی بود.