«لطیفهی پس از شام»، نمایشنامهای از کریل چرچیل نمایشنامهنویس بریتانیاییست که نخست برای تلویزیون نوشته شد و سال ۱۹۷۸ از بیبیسی پخش شد. این نمایشنامه کولاژیست از لحظات مختلف که گاهی حتی شعاری هم به نظر میرسند. این متن داستان زن جوانی به نام سلبی را روایت میکند که بنا به خواست خود و پیشنهاد مدیریت شرکتی که در آن کار میکند برای انجام کارهای خیریه به یکی از موسسات خیریه وابسته به شرکت وارد میشود تا بتواند از طریق جمعآوری اعانههایی که بدست میآورد به مردم نیازمند کمک کند. ما با برشهایی که صحنههای مختلف در متن بوجود آورده
موقعیتهای جدید میتونه آدم رو دچار وضعیت حباب کنه. توهم اینکه حالا در این فضای جدید همه چیز عوض شده و شکل دیگری به خودش
شاید چون بلد نیستی راه بری، تو زندگیت به هیچ جا نرسیدی؟
امروز دهمین سال نبودن باباست، لطفا تسلیت نگویید. سالها پیش از مامان شنیدم که فلانیها برای ده سالگی فوت پدرشان رفتهاند سر خاک. آن سال
بیش از دو سال است که دیگر در آن شهر زندگی نمیکنم. من از آن شهر رفتم اما انگار آن شهر از من نمیرود. از
این سیکل را بارها و بارها در مورد یک سری افراد دیدهایم، نتیجهاش را نمیدانم. حتی نمیدانم این کارها برای فریب دادن خودشان است یا