آیا بهتر نیست به جای پنالتی زدن به خودمان، و در نتیجه ضایع کردن خودمان، دست از لجاجت های بچه گانه که خودمان با خودمان داریم برداریم؟
که خوردش میکنی تو روح را انسان از سر راه نیاورده قرار نیست کار سختی بکنی فقط حواست به واژه هایی باشد که پخش می کنی مسئولیتشان را خودت بپذیر هنوز واژه هایی از تو هستند که پیونده خورده اند جمله شده اند و تو بچه هایشان را ندیدی که در ذهن من لگد می زنند لگد می زنند که این بچه ها شبیه هیچ کسی نیستند یک حس دورند انگار حسرت با حسرت همبستر شده باشد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر
تابستان ۹۱ دکتر به خاطر یک ماموریت کاری به آفریقا رفت. عکسهایش از این سفر را توی فیسبوکش میگذاشت. وقتی برگشت برای اولین بار اسم