بر اساس IP هایی که به داستان ی مختلف رای داده اند نتیجه ی نهایی بهترین داستان به انتخاب بازدیدکنندگان سایت در چهارمین دوره جایزه داستان های ده کلمه ای فراموشی لی به شرح زیر می باشد : ۷۶۴ – امروز صبح خانه اش را مصادره کردند،زمانی کارتن محکمی بود. هدا هشمتیان(۸ رای) ۵۰۶ – کتاب قصه توی دست مادرش را بست و کنارش خوابید. مرتضی حاج رفیعی(۵ رای) ۲۲۲- -وقتی شنیدم یاد جنگ افتادم – چی شنیدی – آهنگ مدرسه موشها . فاطمه باقریان(۴ رای) ۸۲ – بنشین کنارم…….اتل متل ….پاتو ورچین….سالهاست پایت را ورچیده ای. مهدی عظیمی(۳ رای)
با اینکه میدانم باز هم باخت بامن است اما قصه را دوباره آغاز میکنم… نویسنده : این روزا
به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ میزنی
همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر میکنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار میشه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».
زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها