«آدریانا ماتر» را شاید به خاطر فرمت و استایل مناسب برای اجرای اپرا نباید با یک اثر درام مناسب با اجرای صحنهای مقایسه کرد. این نمایشنامه داستان سر راست یک دختر و پسر جوانی که در یک مهمانی رقص با یکدیگر آشنا میشوند را روایت میکند. پسر مدتی بعد میخواهد با دختر ارتباط برقرار کند اما دختر به خاطر شخصیت پسر از این ارتباط سرباز میزند. تا اینکه در کشور جنگی در میگیرد و پسر به عنوان یک نیروی نظامی به خانه دختر حمله کرده و به او تجاوز میکند. از این تجاوز پسری به دنیا میآید که هفده سال
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر
تابستان ۹۱ دکتر به خاطر یک ماموریت کاری به آفریقا رفت. عکسهایش از این سفر را توی فیسبوکش میگذاشت. وقتی برگشت برای اولین بار اسم
با بالا گرفتن تب تبدیل عکسها به فرم نقاشیهای استودیو جیبلی، دیدم برای این کار هوش مصنوعی باید نسخه پلاس خریده باشید اما هوش مصنوعی
نوروز انگار تنها همون روز اولش آدم رو با یک حس و حال نو شدگی سنجاق میکنه. روزهای بعدش انگار دوباره میافتی توی یک سرازیر