۱۶ تیر ۱۴۰۴

پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

مردی که کشتمش

برای علاقمندان به داستان‌های کوتاه کتاب «مردی که کشتمش» پیشنهاد خوبی‌ست که بتوان تعدادی از داستان‌های کوتاه نویسندگان آمریکایی را خواند و با نویسندگان آن آشنا شد. مخصوصا که به گفته‌ی مترجم برخی از این نویسندگان برای اولین بار است که داستانی از آنها به فارسی ترجمه می‌شود. به جز چند داستان که آنچنان با باقی مجموعه هم‌خوانی ندارد باقی آثار نه تنها ایده‌های خوبی دارند بلکه ترجمه روان این مجموعه نیز به تاثیرگذاری آن کمک کرده است. از داستان‌های خوب این مجموعه می‌توان به: مردی که کشتمش، افاده‌ای‌ها، گروه فشار، اندوخته، سنگینی، پسرم قاتل است و کمونیست اشاره کرد.

ادامه مطلب »

صد من یک غاز

برحسب اتفاق امروز بکی از نوشته‌های قدیمیم برخوردم. پرونده‌ای که از ۴ سال پیش باز کردم و هنوز نبسته بودمش. یکی از سخت‌ترین کارها تصمیم به پایان دادن به یک پروژه شخصیه. پروژه‌هایی که هر آن امکان اصلاحشون هست و هربار چشم آدم بهشون می‌خوره ایده جدیدی برای تغییرش به ذهنش میاد. ولی این پرونده‌های باز گاهی جای فراوانی روی مغز آدمی ایجاد می کنن و جای پرونده‌هایی که قراره جدید باز بشن رو اشغال می‌کنن، پس باید به بسته بشن و این پایان یک داستان کوتاهه… صدمن یک غاز پ.ن: اگر خوندید خوشحال می‌شم نظرتون رو بدونم.

ادامه مطلب »

«قلابی» نوشته رومن گاری

کتاب قلابی متشکل از پنج داستان کوتاه، که سه اثر پیرامون جنگ جهانی و دو اثر پیرامون آثار هنریست توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است. به نظر می‌رسد این آثار از مجموعه داستان‌های «پرندگان می‌روند در پرو می‌میرند» که در ایران چند داستانش بیشتر ترجمه نشده، انتخاب و ترجمه شده است. این پنج داستان شامل: قدرت و شرافت: روایت خانواده‌ای که در یک روستا قرار است با مخالفین آلمان مبارزه کنند. اما آنها قصد دیگری نیز دارند. دخترشان توسط یکی از همین مخالفین حامله شده و حالا با کشتن او به دو هدف می‌رسند. پس از درگیری بین موافقین

ادامه مطلب »

تاکسی‌نوشت

چندی پیش مجموعه داستان تاکسی نوشت به نویسندگی ناصر غیاثی را تمام کردم. داستان‌های این مجموعه تماماً در محدوده زندگی یک راننده تاکسی ایرانی در غربت روایت می‌شد. اگر چه همه‌ی آثار به نگارش خاطرات روزانه نزدیک است اما نویسنده سعی کرده در گزینش اتفاقات آنهایی را برای این مجموعه انتخاب کند که حداقل یک «آن» داشته باشد. یک آن که هر کدام پتانسیل تبدل شدن به داستان کوتاه را دارد. با همین حال نویسنده توانسته با روایت‌های داستانی خودش را از خاطره نویسی دور کند. اگر چه اکثر داستان‌ها در مورد روابط بین راننده و مسافر است اما در

ادامه مطلب »

شما از کجا بادمجان می‌خرید؟

اگرچه از بین آثار ادبیات داستانی به داستان کوتاه علاقمندم و از طرفی زیاد طرفدار مجموعه داستان‌های کوتاه ایرانی نیستم، اما مدتی پیش مجموعه داستان شما از کجا بادمجان می‌خرید؟ نوشته دینا کاویانی را خواندم. مجموعه‌ای نه چندان جذاب که به جز یک داستان باقی آثار یا ایده‌های تکراری داشتند یا روایتشان چندان چنگی به دل نمی‌زد. بازنویسی کردن داستانها، کنار گذاشتن ایده‌هایی که نمونه‌های آن را در آثار کوتاه و بلند خوانده و دیده‌ایم و چیزی به جهان ادبیات و یا حداقل سرگرمی اضافه نمی‌کند می‌توانست در بهتر شدن مجموعه کمک کند. تنها داستان «این موبایل لعنتی» از این

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

سوسوهای روستایی در دور دست

سالها پیش جایی نوشته بودم: «یه روستا هست که سر جمع نوزده تا دختر داره توش. تا حالا هیچ شعر عاشقانه‌ای برای هیچ کدوم از

در باب شکست خوردن

در اینکه شکست خوردن بخشی از زندگی آدمیست شکی نیست‌. اینکه ممکن است انسان از هر شکستی پله‌ای برای پیروزی آینده‌اش بسازد دور از ذهن

صندوقچه اسرار

سعی می‌کنم شخصیت آدم‌ها را عین یک صندوقچه‌ی قدیمی باز کنم و دانه دانه خصایص‌ اخلاقی و رفتاری‌شان را از هم تفکیک کنم و تعریفم‌