۱۴ تیر ۱۴۰۴

پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

خشت و آینه

«خشت و آینه» محصول سال ۱۳۴۳ ساخته ابراهیم گلستان؛ داستان راننده تاکسی را روایت می‌کند که شبی زنی را سوار ماشینش می‌کند. او موقع پیاده شدن نوزادش را در ماشین جا می‌گذارد. راننده هر چه تلاش می‌کند زن را پیدا نمی‌کند. او بعد از نتیجه نگرفتن در کلانتری مجبور می‌شود بچه را شب پیش خودش ببرد. معشوقه مرد (خدمتکار کافه‌ای که مرد بعد از پیدا کردن بچه آنجا می‌رود) شب را پیش آنها می‌گذراند و از بچه مراقبت می‌کند. فردا مرد برای روشن شدن تکلیف بچه ابتدا به شیرخوارگاه رفته و بعد به دادگستری می‌رود. در تمام تلاش‌هایش انگار به

ادامه مطلب »

یادداشتی پیرامون فیلم «سوءتفاهم» ساخته‌ی احمدرضا معتمدی

سوتفاهم داستان گروهی فیلمساز را روایت می‌کند که برای تهیه بودجه‌ی ساخت فیلم تصمیم می‌گیرند با دزدیدن دختری که رویای بازیگر شدن دارد از پدر پولدارش اخاذی کرده و بعد دختر را با نقشه‌ای که کشیده‌اند به واسطه‌ی فیلمنامه بکشند. سوتفاهم از معدود فیلم‌هایی‌ جشنواره فجر بود که شاهد یک فرم روایی متفاوت در آن بودیم. فیلمی که سعی می‌کند مرز میان واقعیت و سینما را بر دارد. این بازی آنقدر ادامه پیدا می‌کند که مخاطب گاهی این تفکیک را اشتباه می‌گیرد و  کارگردان به نوعی به هدفش می‌رسد. نمونه‌ی این بازی را پیش از این در نمایشنامه‌ی «شش شخصیت

ادامه مطلب »

نوشته‌های پیشین

حباب

موقعیت‌های جدید می‌تونه آدم رو دچار وضعیت حباب کنه. توهم اینکه حالا در این فضای جدید همه چیز عوض شده و شکل دیگری به خودش

شاید چون بلد نیستی راه بری، تو زندگیت به هیچ جا نرسیدی؟

یک صحبت طولانی

امروز دهمین سال نبودن باباست، لطفا تسلیت نگویید. سال‌ها پیش از مامان شنیدم که فلانی‌ها برای ده سالگی فوت پدرشان رفته‌اند سر خاک. آن سال

کنش‌های بسیار بسیار تاثیرگذار

این سیکل را بارها و بارها در مورد یک سری افراد دیده‌ایم، نتیجه‌اش را نمی‌دانم. حتی نمی‌دانم این کارها برای فریب دادن خودشان است یا