«روباهان کوچک» نمایشنامهای به قلم لیلین هلمن نویسنده آمریکائیست که داستانی در سه پرده را روایت میکند. زمان بردهداری در آمریکاست و خانوادهای قصد دارند در کنار مزارع پنبه خود با شراکت شخصی به نام مارشال کارخانهای تاسیس کنند. پرده اول: ریجاینا به همراه دو برادرش بنجامین و اسکار، مارشال را به خانهشان دعوت کردهاند. آنها سعی میکنند که مارشال را در سرمایهگذاری در جنوب (جایی که آنها زندگی میکنند) قانع کنند. مارشال تقریبا موافق است اما باید آنها هم سرمایهای را برای انجام این کار تهیه کنند. بعد از اینکه مهمانی تمام میشود اسکار و ریجاینا از دو فرزند
من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
۹۶ خفهخون ۹۸ خفهخون ۴۰۱ باز هم خفهخون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون میرسید به صفوف اسلحه به دستان
اوج سینمای پناهی «طلای سرخ» بود و «دایره». بعد از جریانات ۸۸ و دستگیری انگار پرت شد به دنیای دیگری. در این چند فیلم اخیر
تابستان ۹۱ دکتر به خاطر یک ماموریت کاری به آفریقا رفت. عکسهایش از این سفر را توی فیسبوکش میگذاشت. وقتی برگشت برای اولین بار اسم