پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

این جای خالی برای تو تنها یک جواب دارد … 

او  

شما  

هردو 

هیچکدام 

 

 

و من آن هیچکدامم

15 پاسخ

  1. سلام
    ممنون

    در مورد پست پایینیت باید بگم کمبود یه شهر تمیز و نداشتن امنیت برای قدم زدن توی خیابون مهمترینشن.

    اگه بخوای میتونم دو صفحه کمبود برات بنویسم .

  2. سر خیابون بودم. داد زدم تاکسی. سوار که شدم نامه رو باز کردم. قسم خوردم که هر دو باشیم. شروع کردم به خوندن. از تاکسی پیاده شدم. سیزده دقیقه و سیزده ثانیه بعد قسم خوردم که اون باشه و من نباشم. نمی دونم من از لحظه بعدم خبر نداشتم فقط  می خواستم یکی باشه که جای خالی من باهاش پر بشه…

پاسخ دادن به م.ذ لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های پیشین

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها

دندان فیل

بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله‌، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم