این متن برای عکسی که حسن بردال گرفت و بهروز عباس دشتی گفت در موردش داستان بنویسید ولی اصلا به عکس حسن هیچ ارتباطی نداره ولی خب توش احتمالا یه زن و مرد هستن.
– کی بود جواب داد وقتی اون روز تماس گرفتم ؟
جوابی نداد
-ها ؟ کی بود اون ؟
باز جوابی نداد در حالی که تا چند دقیقه پیش گرم صحبت بودیم.
– نمی گی کی بود ؟ داره اعتبارش تموم میشه.
حرفی نزد. تلفن قطع شد. کارت را در آوردم و رفتم به آن سمت خیابان…
10 پاسخ
ببخشید آقا میتونم با گوشیتون یه اس ام اس بزنم
پاسخ:
سلام
از این حرفا گذشته
مختصر و زیبا
****
بی خیال بابا چه اهمیتی داره که کی بود ؟!
واسم مهم نیست
پاسخ:
سلام
پیرنگش همینجا بود.
کی بوده ؟
سلام شهاب جان مطلب تازه گذاشتم دوست داشتی سر بزن
پاسخ:
سلام
حتماْ
اعتبار کارت شما رو به اتمام است…
سلام
اگه نمایشگاه عکس اردیبهشت بخش عکسهای خلاق سرزدید حتما به وبلاگم سربزن ونظربدید سپاسگزارم
پاسخ:
سلام
ممنون
ولی من بندر عباس نبودم…
خوشمان آمد
پاسخ:
سلام
ممنون
مهم نیست . را با حرکت بی ها نشانم داد و رفت ..
کاش لینک اون عکس رو هم میزاشتی
موفق باشی برادر
پاسخ:
سلام
ممنون
در راه از خیابان رد شدن یه موتور ویراژ داد و خورد زمین من خوردکم به یه خانوم که از روبرو میومد و گوشی توی دستش خورزد زمین و شکست!
با داستانک به روزم
پاسخ:
سلام
جالب بود.
متنی که نوشتی منو یاد یه چیزی انداخت که خودم نوشتم.
فرصت مناسب میذارم تو وبلاگ.