پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

فراموشی

مدتیست که بعضی چیزها را جائی یا حرفی یا قراری ندیده و نگفته و نرفته فراموش می کنم . فراموش کرده در کوچه ای پس کوچه ای جای غریبی می ترسم روحم اینجا و خودم آن دور تر ها به راهم ادامه بدهم…

4 پاسخ

  1. نه
    میخواستم ببینم اگه به روح اعتقاد داری ژس به نتاسخ روح هم اعتقاد داری
    بعد اینکه لزومی نداره تناسخ روح حتما با مرگ آدم اتفاق بیفته

    پاسخ:
    اون شب که نوشتی به روح اعتقاد داری یاد اون جکه افتادم .
    آره به نکته خوبی اشاره کردی اصلا لزومی نداره که برای تناسخ روح حتما مرگی اتفاق بیفته . تا به حال بهش فکر نکرده بودم. تا به حال روح هزار موجود شناخته و  نا شناخته در بدنم بی سر و صدا آمده اند و رفته اند .

پاسخ دادن به ناشناس لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های پیشین

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها

دندان فیل

بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله‌، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم

خفه‌خون گرفتگان

۹۶ خفه‌خون ۹۸ خفه‌خون ۴۰۱ باز هم خفه‌خون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون می‌رسید به صفوف اسلحه به دستان