– بعضی یادگاری ها وجود خارجی شون تنها یک لحظه است . شاید از یک لحظه هم کمتر . متوجه منظورم که هستی ؟
– اوهوم .
– خواستم بگم هرچی فکر می کنم اون لحظه رو بیاد نمیارم . انگار همش خیالاتم بوده .
– بعضی وقتا هم آنقدر خیالات بهت نزدیک می شن که انگار واقعیت داشته .
این جز آخرین مکالماتشان بود ، بعد از خداحافظی قطع می کنند .
تمام قصه های تمام نشده ی من هم با رفتن تو تمام می شود
هر قصه ای که ادامه یابد شخصت های آن از بین می روند …
سلام
دنیای خیالات،واقعیتهای خاص خودشو داره.
سلام
به نکته ی خوبی اشاره کردی
مثل شعر نصفه س
که توی دفتر ت سنگینی می کنه
سلام
دفتر چک نویس ذهنم پره از این نوشته های نصفه نیمه
گاهی که یک اتفاق واحد را از زبان دو نفر میشنوم فکر میکنم مرز خیال و واقعیت کجاست؟
سلام
واقعاً ؟
یعنی همچین چیزی رو قبلاً هم شنیده بودید ؟
چه جالب …
چه تیتر قشنگی واسش انتخاب کردی. جداً حال کردم!
سلام
سپاس دوست من
از اون حس هاست که یهو میاد و تبدیل میشه به چیزی شبیه به این …