بیا و باز به روی خودت نیاور که ما چه طور …
ما نمی گوییم که شما چه طور …
هیچ اتفاقی نیفتاده
فقط من
کمی شوخی های تو را
جدی گرفتم
و بعد
تو رفتی
فیلم در قد و قوارهی تعرف و تمجیدهای اغراق شده که پیرامونش شکل گرفت نبود. تدوین نقشش را به خوبی ایفا نکرد، جایی که میتوانست
به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ میزنی
همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر میکنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار میشه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».
زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
14 پاسخ
کودکان شوخی شوخی سنگ پرتاب می کنند ، قورباغه ها جدی جدی می میرند/نمی دونم مال کیه این جمله
آره. خونده بودمش. دوست داشتم این جمله رو.
شل سیلور استاین
ممنون.
اتفاق ها همین شوخی ها هستند ک جدی ترند از جدی های مان…
مم نون لی عزیز
اره. و همین هان که نابود میکنند.
دقیقن باید مراقب بود…
سعی خودمو می کنم رفیق
خوب بود…
قابلی نداره :)
از این پست خیلی خوشم اومد شهاب جان.
خوشحالم خوشت اومده
:)
کاش همیشه ناملایمات به همین راحتی تموم بشه (هیچ اتفاقی نیافتاده)
متاسفانه ساده گرفته شد.