۱- تا قبل از اینکه یک خیابان از پشت کتابخانه ی شهدا عبور کند ملت با چتر نجات خودشان را به کتابخانه می رساندند که حالا با وجود این خیابان شرایط عبور و مرور برای کتابخانه سخت شده است؟
۲- تخریب یک کتابخانه با تبدیل آن به محیطی غیر از فضای فرهنگی هیچ تفاوتی نمی کند. (آن دسته از عزیزانی که می گویند که تخریب نمی شود اما تغییر کاربری می دهد توجه کنند)
۳- آن چیزی که این مملکت بیش از هر چیزی به آن نیاز دارد فضاهای فرهنگی است،(تا حداقل یک سری افراد با رفتارهای غیر فرهنگی با کشیدن خیابان به حریم دریا تجاوز نکنند).
۴- مگر خانه ی شهریاران جوان یه غیر از یک سالن کوچک چه داشت که کم کم تبدیل شد به یکی از پاتوق های فرهنگی توی این شهر که توی همان سالن کوچک از برنامه ها و جلسات مختلف فرهنگی گرفته تا نمایشگاه نقاشی و پوستر هم در آن برگزار می شد. حتی در آن سالن کوچک فیلم هم نمایش داده شده بود. فرض بگیرید بخشی از کتابخانه ی شهدا باز در اختیار هنرمندان قرار بگیرد…
۵- فرض بگیرید که یکی از انجمن ها مثل انجمن شعر یا داستان یا هردویشان به کتابخانه ی شهدا انتقال پیدا کنند. آیا دوباره با احیای فضای کتابخانه و تشکیل جلسات شعر و داستان رونق به آنجا باز نمی گردد؟
۶- آیا به جای صرف انرژی برای ثابت کردن اینکه تمام تصمیمات گرفته شده برای تخریب یا تغییر کاربری کتابخانه ی شهدا درست بوده و کاملا منطقی است بهتر نیست کمی برای جان گرفتن کتابخانه ی شهدا انرژی بگذاریم؟
۷- چیزی که این مملکت به آن احتیاج دارد فضاهای فرهنگی است. حتی در دل مراکز تجاری که عین قارچ در این شهر سبز شده اند.

بدون نظر موضوع: اجتماع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.