به جانِ جانِ
همه این اتفاق هایی
که نمی افتد
نه!
قرار است بیفتد
اما نه امروز
نه فردا
نه…
شما را به خیر و ما را به سلامت
سلامت را،
هرچند
اخبار ساعت دو
هر روز
حتی وقتی کانال را عوض میکنم
می رساند
انگار که همه کانال ها در نهایت به تو وصل اند
انگار همه کانال ها
روی تو
تنظیم شده است
انگار همه اتفاق ها،
بسته به آمدن توست
ولی تو بگذار نیفتند
نیا
برو
نمان
نه!
قیچی کن از سر
این امید کش دار همیشه را
که خیلی ها منتظرند
پشت در
با فشارِ آمدن و نیامدنت
بودن و نبودنت
که مسئله این نیست
مسئله تویی
مرد باش
حل کن خودت را
فقط نیا!
به جانِ تمام اتفاق هایی
که با آمدنت حتی،
نمی خواهند
بیفتند…

۴ نظر موضوع: نظم و نثر, نوشته

4 پاسخ به “”

  1. شهاب گفت:

    مثل همیشه خوب و دوست داشتنی ست.
    :)
    ممنون از بودنت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.