فیلم یک قهوه در برلین داستان پسر جوانی را روایت میکند که پس از ترک تحصیل دو سالیست که از پدرش پول توی جیبی میگیرد، بدون اینکه به او خبر داده باشد دانشگاه را رها کرده. نیکو، شخصیت اصلی فیلم یک روز را با شکستها و عدم موفقیتهایش در برلین پشت سر میگذارد، در حالی که کماکان میخواهد تنها یک فنجان قهوه بخورد. چیزی که انگار قرار نیست مهیا شود. او ابتدای روز با یک روانشناس که از طرف پلیس معرفی شده ملاقات میکند. این دیدار به خاطر مصرف ۰.۰۰۷ الکل و باطل شدن گواهینامهاش ترتیب داده شده است. او قصد دارد که سروسامانی به زندگی اش بدهد، اما نه تنها شرایط برایش به خوبی تغییر نمیکند که مستمری پدرش، دوست دوران مدرسهاش، گواهینامه و کارت اعتباری اش را هم از دست میدهد. این فیلم در طول مدت خود چند دسته از فیلم ها را به شما یادآوری میکند. به گونهای که انگار هر سکانس یادآوری یک گونه از سینماست. اگر چه این فیلم چند هنر دیگر را در دل خود مستتر کرده است. از سینما و تئاتر گرفته تا رقص و معماری. انگار فیلمساز هر بخشی از این آثار را در کنار باقی گونههای سینما کولاژ کرده است. این فیلم محصول سال ۲۰۱۲ آلمان و ساختهی Jan Ole Gerster است.