-فرض کن صبح توی خواب ناز باشی، با صدای در خونه بیدار شی، دقیقا امروز صبح همون حال بودم.

آقای پیران سرش را خاراند و گفت: اما من تا حالا تجربه‌ش نکردم.

-خب فرض کن صبح زوده یکی با صدای زنگ‌ موبایل بیدارت کرده، دقیقا همون طوری بودم سر صبح. به هر حال امروز ممکنه از سگ بیشتر پاچه بگیرم‌.

آقای پیران کمی به نقطه‌ای خیره شد و گفت: اما من موبایل ندارم.

– زنت، زنت چی؟ نشده یه بار صبح‌ زود واسه یه مساله الکی بیدارت کنه؟

+تنها زندگی می‌کنم.

– کلا امروز سر حال نیستم جناب. این نامه هم ببر اتاق بغلی، آقای بخاراچی بگو امضا کنه.

بدون نظر موضوع: داستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.