«نقطه سر خط» داستان زن و مرد پا به سن گذاشتهایست که بعد از گذشت بیستوپنج سال از به دنیا آمدن دخترشان سیسیل حالا باید بعد از طلاق گرفتنش از دختر او نیز مراقبت کنند. لیلی که دفترچه خاطرات شوهرش مارکو را در کمدی پیدا کرده با نوشتههایی روبرو شده که متوجه میشود گاهی نسبت به دخترهای زیبای توی خیابان خیالپردازیهای جنسی میکند. همین باعث شکلگیری مشاجره و دعوایی بینشان میشود که حتی زوئه دختر سیسیل هم از آن دعوا و مشاجره با خبر میشود. لیلی در حالت مستی از مارکو میخواهد که او را ترک کند. فردا صبح مارکو با جدیت زن را ترک میکند. زن هر چه تلاش میکند که مانع رفتن او بشود فایدهای ندارد. مارکو میرود و هیچ وقت برای برداشتن حتی لباس هایش سراغ لیلی بر نمیگردد. چند ماه بعد لیلی به دیدن دخترش سیسیل میرود. سییل میگوید که مارکو گاهی برای دیدن او و خوردن شام پیش او میرود و در آخرین دیدارش نامهای را به لیلی داده. لیلی ابتدا و انتهای نامه را خوانده و آن را همانجا میاندازد. سیسیل به خاطر ناراحتی که از مادرش دارد هم به او و هم به پدرش دروغ میگوید. به آنها میگوید که هر کدامشان قرار است با شخص جدیدی ازدواج کنند.
«نقطه سر خط» شاید از معدود آثاری باشد که به تاثیر منفی بچهدار شدن در روابط زناشویی میپردازد. یک داستان تکرار شدنی. لیلی مادرش را در خانه سالمندان گذاشته و حالا سیسیل است که مادرش را عذاب میدهد. لیلی از زمانی که سیسیل به دنیا آمده احساس میکند که شوهرش به او توجه کمتری کرده و باعث شده که روابط آنها تیره شود. این نمایشنامه با روانشناسی خوب، چیدمان حساب شدهی شخصیتها، انگیزهها و کشمکشهایشان به اثری تحلیلگرانه در زمینه روابط زناشویی و همینطور ارتباط والدین و فرزندان میپردازد. ورونیک اولمی نویسنده فرانسوی این نمایشنامه به خوبی دست بر نقطه مهمی از زندگی انسان امروزی گذاشته، تنهایی. تنهایی که هر لحظه بیش از پیش بر روان شخصیتها تاثیر منفیاش را نشان میدهد. این متن از آن دست آثاریست که با کندوکاو خوب شخصیتها، با خلق موقعیتها و روانشناسی خوب، تبدیل به یک درام تاثیر گذاشته شده که علاوه بر دیدن اجرای صحنهای این اثر خواندنش به هر علاقمند به ادبیات دراماتیک توصیه میشود.
نقطه سر خط بیستوچهارمین نمایشنامه از مجموعه دورتادور دنیاست که در نشر نی به چاپ رسیده. نویسنده آن ورونیک اولمی و ترجمه آن را سمیرا قرائی انجام داده است.