پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

راهی جز در دسته‌ی مقابل شر قرار بگیری نیست

اخیرا با دوستی حرفم شد. در لابه‌لای حرف‌ها همان گزاره معروف را حواله‌ام کرد. «شما قدرت دستتون نیست، وگرنه از اینها بدترید.» منظورش من بود که اگر قدرت داشتم از مسببین وضعیت کنونی بدتر می‌بودم.
امروز خبری خواندم مبنی بر اینکه یک عامر به معروف از روی یک زن به اصطلاح بدحجاب دو بار با ماشینش رد شده.
من و شما سالهاست بی‌شک در دسته‌ی دیگری قرار داریم. دسته‌ای که مستحق آن هستیم که با ماشین از رویمان رد شوند. تا الان که رد نشده‌اند دلیل قانع کننده نداشتند یا فرصتش پیش نیامده.
این جوی وسط‌بازی مدت‌هاست گشاد شده. نمی‌شود یکجا هم‌صدا با ظلم و شر شد یک جا هم ادای مردم عادی را در آورد.
ما که قدرتی دستمان نیست، آنقدر هم دیوانه نیستیم با ماشین از‌ روی‌ کسی رد شویم. اما اگر یکجا خواستند به شما القا کنند شما و آنکه با ماشین از روی ملت رد می‌شود در یک دسته هستید مطمئن باشید با یک ماله‌کش همدست شر طرفید.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های پیشین

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد

دوراهی ریا و صداقت

من که راضی نیستم حتی یک‌ ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مال‌ها

دندان فیل

بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله‌، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم

خفه‌خون گرفتگان

۹۶ خفه‌خون ۹۸ خفه‌خون ۴۰۱ باز هم خفه‌خون دلیل: چون خودتون یکی از طرفداران اون ایدئولوژی بودید و دستتون می‌رسید به صفوف اسلحه به دستان