نوزده مهرماه است و بعد از یک روز هنوز به «تمام وقت» فکر می‌کنم. «Full Time» محصول سال ۲۰۲۱ دومین فیلم بلند از کارگردان کانادایی-فرانسوی اریک گراول است که برنده جایزه بهترین کارگردان و بهترین بازیگر ونیز هم شده. فیلمی ساده و بی‌ادعا. کارگردان بدون هیچ شعارزدگی یک اثر فمینستی را به نمایش می‌گذارد. فیلم داستان انسانی آنقدر معمولی و شبیه به همه ماست با همه تلاش‌ها، موفقیت‌ها و ناکامی‌هایش که می‌تواند قدرت همذات‌پنداری را برای مخاطبانش بالا ببرد. گره خوردن داستان به مسائل اجتماعی چون اعتصاب رانندگان در فرانسه نمونه یک نقد موفق به شرایطی‌ست که کارگردان توانسته از آن بهترین استفاده را ببرد. شاید با حذف رگه‌های داستانی از فیلم مرز بین مستند بودن و داستانی بودنش برداشته شود. فیلم داستان مادری را روایت می‌کند که باید هم در غیاب شوهرش که از او جدا شده از فرزندانش مراقبت کند و هم از یک روستای حاشیه‌ای خودش را برای کار به پاریس برساند. این وضعیت با اعتصاب رانندگان پاریسی گره می‌خورد. زن حاضر نیست برای آسان شدن شرایط تن به هر کاری بدهد. دیر رسیدنش به کار در نهایت منجر به اخراجش می‌شود. فیلمنامه و شخصیت‌پردازی درست، کارگردانی خوب و تدوین مناسب از ظرایفی‌ست که فیلم را از تبدیل شدن به یک اثر دم‌دستی و خسته‌کننده نجات داده و به یک اثر ماندگار تبدیل می‌کند. شاید دیدن آثاری چون «تمام وقت» تنها یکبار اتفاق بیفتند اما تاثیرش مدت‌ها در ذهن باقی می‌ماند.

بدون نظر موضوع: سینماتوگراف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.