پیشنهاد فیلم

پیشنهاد کتاب

چطو ؟ خاردت ؟

از کجای قصه شروع باید کرد که هرکجایش را بگیری از همانجا آویزانی . حتماً همه دوستان اخبار همسایه خوبمان روسیه را پیگیری میکنند . طرف صحبت من  رفیق جناب آقای احمدی نژاد است . چند سال پیش در آن قرارداد ننگین ، سهم بیشتر ایران از دریای خزر را کم کردی. هربار تحفه و هدیه ای برای روسیه ی عزیز . نیروگاه بوشهر ، پروژه ای که معنای واقعی پروژه بودن را از دست داده و افتتاحش هر سال عقب افتاد و آب از آب تکان نخورد . روسیه عزیز اولین کشوری بود که بعد از انتخابات به آن سفر کردی!؟ ولی امسال نمی دانم همه محاسباتت به هم ریخته است . از یک طرف ادعا داری تیمی را مسئول برآورد خسارت ایران در درزمان جنگ جهانی دوم کردی و قرار است به سازمان ملل ازشان شکایت کنی ، از طرفی از عراق که  هم اکنون تصویب کرده خسارت کویت را میدهیم ولی ایران را نه میگذری؟ از طرف دیگر برای کشور روسیه ، سالگرد انقلابش را تبریک میفرستی . مطمئنم این روسها هم از کارهای ضد و نقیضتان شب و روز ندارند. حالا هم که نوبت به قطعنامه ، بگویم کاغذ پاره جدیدی است و روسیه و چین جز کشورهائی هستند که به آن رای مثبت داده اند . دیگر کارمان تمام است. دیگر رفیق روسیه را از دست دادید . همین پارسال برایتان کف زدند یادتان هست ؟ منظورم همان پارسال موقع سال نو که به آنجا سفر کردی . تازه باقی ماجرا مانده ، شنیده ام دولت برزیل هم گفته با تحریم موافق نیست ولی اگر تصویب شد به آن احترام میگذارد و تحریم را رعایت میکند. این هم از برزیل . شنیده ام تهدید کرده اید اگر قطعنامه صادر شود شما هم بیانیه تهران – ترکیهبرزیل را یکطرفه کنسل میکنید . عجب اقتداری دارید . هر کاری میکنید نشان از اقتدار شماست  که اگر ببازید هم  برنده اید .

نویسنده : سیما سهرابی

2 پاسخ

پاسخ دادن به احسان لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های پیشین

درباره‌ی پیر پسر

فیلم در قد و قواره‌ی تعرف و‌ تمجید‌های اغراق‌ شده که پیرامونش شکل گرفت نبود. تدوین‌ نقشش را به خوبی ایفا نکرد، جایی که می‌توانست

درس‌های خودآموز

به این نتیجه رسیدم که برای نوشتن، یک چیز خیلی مهم است. وقتی چشمه جوشیدن خلاقیت خشک شده و به هر ریسمان باریکی چنگ می‌زنی

سنگ بزرگ

همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر می‌کنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار می‌شه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».

دوم بودن

زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم

معنی زندگی کردن

یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بی‌حوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراری‌تر چند مواد