امروز صبح بیست و دوم خردادماه است . یک سال گذشت از خاطرات شیرین و تلخ ایام قبل و بعد از انتخابات که همه چیز بود غیر از انتخابات . اتفاقی که باعث شد  امروز دست به نوشتن ببرم ، ویدئوی تلخی بود که اول صبح  یا بهتر بگویم دقایقی پیش دیدم ، تصویر جدیدی از لحظه ی کشته ی شدن ندا آقا سلطان . زاویه ای که به وضوح نشان می داد که چه طور ندا رفت . لحظه جان دادنش که  سرش را بالا آورد ، کامل جان داد و افتاد … شاید اگر چند شب پیش با چند روز تاخیر فیلم برای ندا را نمی دیدم . شاید اگر شب قبل چند دقیقه از مستند دروغین تقاطع که تلویزیون ایران برای کشته شدن ندا ساخته بود را نمی دیدم هیج انگیزه ای برای دوباره دیدن این صحنه ی دردناک پیدا نمی کردم . بعد از دیدن آن صحنه  با وبلاگ دیگری مواجه شدم که  به جزئیات ماجرا پرداخته بود که لحظه شلیک را نشان می داد  و ندا و استادش هم بودند در تصاویر و عکس ها. زنی که با دیدن صحنه دیوانه وار جیغ کشید …

به هر حال یکسال گذشت و بدتر از همه چیز این است که تصاویر قتل ندا که هیچ  ، هیچ تصویر دردناکی آن  دلهای سنگی را که باید آب کند ، نمیکند .

اگر پایان فیلم تقاطع را دیده اید بی زحمت در قسمت کامنت ها بگوئید که چه شد .  شاید پنج دقیقه نشد تمام پلان هائی که از این فیلم دیدم .

۱۰ نظر موضوع: اجتماع

10 پاسخ به “امروز روز بیست و دو خرداد است ، من راز فصل ها را …”

  1. مهدی صابری گفت:

    سلام
    اولا یاداوری اون روز باعث ناراحتی روح و جسم و ….ادم میشه
    دوم اینکه ما هر چه سعی کردیم بفهمیم منظور فیلم تقاطع چیه اخرش هم نفهمیدیم هرکس فهمید به ما هم بگه
    سوم اینکه شاید می خواستند ادای فیلم jfk کوین کاسترن رو در بیارن.
    به هر حال الله اعلم.

    • لی گفت:

      سلام مهدی جان شرمنده به خاطر اون قضیه …
      از همون تبلیغاتش معلوم بود که قصد در ماست مالی کردن اون ماجرا دارن …
      من نمی دونم با خانواده اش هم مصاحبه کردن یا نه که بعید می دونم …
      به قول شما الله و اعلم …

  2. ناشناس گفت:

    آخرش همون زنی رو که توی این فیلم داره جیغ میزنه و از صحنه متواری میشه رو نشون داد و متهم کرد، البته با عقل هم جور در میومد که کار همون خانم باشه.چون تصاویری که از یک دوربین ثابت از بالا گرفته شده بود (مثل اینکه دوربین بانک یا همچین چیزی بود)حدود ۵ دقیقه بغل یک پراید ایستاده بود و دست این خانم توی کیفش بود همش و بعدشم خیلی زیبا از صحنه رفت در حالی که همه داشتن میومدن!

    • لی گفت:

      سلام . تلویزیون ایران اگه بیاد بگه الان روزه من باور نمی کنم …
      ۱ . اون خانم که توی اون تصویر موبایل هست . وقتی داره میره که چند نفر دیگه هم همراهش دارن میرن . پس چرا به شخص دیگه ای مظنون نشدن … ؟
      ۲ . توی همون محل یک آقائی کت به دست ایستاده که از چند تا دوربین هم گرفته شده تصویرش .معلومه که اون هم مدتیه اونجا ایستاده . اون نزدیک تر به ندا بوده . چرا به اون مظنون نشدن …؟
      ۳ . تصویری رو همین امروز دیدم از یوتوب که دقیقا اون شخصی که پرید توی کوچه و از فاصله دور شلیک کرد رو نشون میده … صدای شلیک هم به وضوح میاد …. تصویری که به قول شخصی که دقیقا جزئیاتش رو در آورده بود همون اوایل این ماجرا پخش میشه اما به خاطر گنگ بودنش کسی بهش توجه نمی کنه … ولی خب نویسنده ی مطلب خوب تونسته بود تمام ویدئو ها رو با هم تطبیق بده . اون تصویر هم از جای بلندی گرفته شده بود و به همه چیز مشرف بود .
      ۴. اسم اون کوچه ای که اون خانم میره توش بن بست میناست . پس احتمالا راه فراری نبوده که بخواد پس از اون شلیک فرار کنه …
      ۵ . این فیلم لعنتی تنها برای بی گناه نشون دادن مقصرین اصلی این ماجراست .
      ۶ . کسانی که قصد در ماست مالی کردن این ماجرا دارن چه جوری میخوان جواب بدن اون دنیا …؟
      ۷ . به هر حال ممنون دوست عزیز که گفتید چی شد . نمی تونستم کامل ببینم اون فیلم رو …

  3. نرگس گفت:

    نمی‌دانم چرا؟ همینجوری بی‌دلیل، لطفا این صفحه را هم بخوانید.
    http://dokkan.blogsky.com/

    • لی گفت:

      سلام . بی دلیل هم نبود . به نکات خوبی اشاره کرده بود . تو این یک سال خودم بهش فکر کرده بودم که با حضور موسوی چه فرصت هائی ممکن بود از دست بره یا چه فرصت هائی به دست بیاد…
      شاید اگه موسوی رئیس جمهور میشد ، خیلی چیزها مشخص نمیشد . بعضی ها چهره ی واقعیشون رو نشون نمی دادن…

  4. بیست ودوها دست تورا رو می کنند

  5. من گفت:

    عصبانیم
    اونقد خوب میشناسیم که بفهمی الان دقیقا چقد عصبانیم که حتی یه خط کامنت درست حسابی هم نمیتونم بنویسم :|

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.