خیانتی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در حق مردممان ، سالیان سال و مخصوصا در این یک سال اخیر مرتکب شده غیر قابل انکار است حالا چه با دروغ ها و اخبار ضد و نقیضی که هیچ گاه نمی توان به آنها اعتماد نمود و چه با پخش برنامه ی به اصطلاح آبکی خود که باعث شده کم کم مخاطبین خود را از دست بدهد که حتی در مواردی دست  به دامان پارازیت انداختن به روی شبکه های ماهواره ای شده که قطعاً با پاک کردن صورت مسئله هیچگاه قادر به بازگرداندن مخاطبین پیشین خود که حاضر بودند سطحی ترین برنامه های تلویزیون را تا پاسی از شب دنبال کنند نیست . اگرچه هر ساله هستند برنامه هایی که از زیر تیغ سانسورهای شدید صدا و سیما حالا نه کاملا سالم بیرون می آیند و با هزار وصله و پینه به روی آنتن می روند که در این فضای خفه ی رسانه ای قابل تقدیرند اما به نظر می رسد که هوز کافی نیست و برای رسیدن به حد ایده آل نه ، بلکه متوسط هم راه زیادی پیش روست .

در این میان از خیانتی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کرده در حق مردم جنوب کشور ؛ استان هایی همچون هرمزگان ، بوشهر ، خوزستان و حتی سیستان و بلوچستان نمی توان گذشت . اینکه یک نفر در آن سوی ایران در ذهنش اینگونه نقش ببند که مثلا در بندرعباس حتی یک درخت هم پیدا نمیشود یا مردم شهرهای جنوبی کشور تنها شغلشان قاچاق است هم به نوعی بی انصافی همین مدیران شبکه هاست که به راحتی قابل گذشت نیست . حالا تا کی باید به روی ذهن ها کار کرد که اینگونه نیست و تنها دلیل همچین ذهنیاتی حماقت تعدادی به اصطلاح مسئول است هم خدا داند و بس . اما  در این میان از نقش خود شهروندان جنوبی به خصوص هرمزگانی ها درگسترش این سو تفاهم ها و کج فهمی ها نمی توان گذشت .

***

از ابتدای ماه مبارک رمضان سریالی با عنوان در مسیر زاینده رود از شبکه اول سیما در حال پخش است ، سریالی که از همان ابتدا مخالفت هایی در باب لهجه ی نامناسب اصفهانی را از سوی مردم اصفهان به همراه داشت و این پیگیری ها و مخالفت ها تا جایی بود که کارگردان سریال را مجبور به سانسور در قسمت هایی کرد که مربوط به لهجه غلط اصفهانی می شد . این سانسور هر شب اتفاق می افتد .

***

سوال مهم این است که ما زمانی که گویش بندریمان دستخوش تغییرات فاحش از سوی بازیگرانی می شود که تنها به خاطر اسم و رسمشان حاضرند هر نقشی را با اعتماد به نفس قبول کنند و به لجن بکشند زبان و گویش بندرعباسی را و هیچ گاه صدایمان در نمی آید و با پوزخندی از کنارش می گذریم . وقتی که شاهراه انواع قاچاق می شود بندرعباس و تنها دلمان خوش میشود که از تلویزیون ملی خیابان های شهرمان را نشان می دهند و باز لب به اعتراض نمی گشائیم . همین میشود که فرهنگمان در این بین لگدمال میشود و بندرعباس می شود در ذهن هر ایرانی یک شهر بیابانی شکل ، با آدمهایی که شغلشان قاچاق است و تنها لباسشان لنگ است و زیر پیراهنی . با گویش شبیه به آبادان * ، با موسیقی شبیه به نی انبان ، که هیچ کدامشان مربوط به این شهر نیست . بعد توقع داریم که جدی هم گرفته شویم . ما هم زیاد کم کاری کرده ایم  …

پ . ن : امید است حرکت وبلاگ نویسان شهر بندرعباس در اعتراض به امنیت شهر خاتمه نیابد و باز شاهد اینگونه حرکات اعتراضی در مقابل دیگر کم کاری های ارگانهای مختلف باشم که به نا حق پایمال کرده اند حق مردم این آب و خاک را .

* ( البته نقش بازیگران بندرعباسی که در سریال های مختلف تلویزبون حضور پیدا می کنند و  برای راحتی کارشان از لهجه ی آبادنی و بوشهری استفاده می کنند و بعد در همین شهر به خاطر تمام این کم کاری ها ازشان تقدیر می شود هم کمرنگ نبوده در این سالها ) .

۱۴ نظر موضوع: اجتماع

14 پاسخ به “خیانت از نوع خودی”

  1. جیغ گفت:

    پارازیت…اینجوری نوشته میشه تصحیح کن
    خط ۵م

    • لی گفت:

      سلام
      ممنون به خاطر توجهتون . اما من منظورم همون پاریزات بود ، نه پارازیت
      ( خالی بستن در حد تیم ملی )
      |
      |
      :)

  2. فسیل زنده گفت:

    سلام
    لی جان این درباره ی لهجه ی ماهم صدق میکنه.

  3. 'گن جیش کک گفت:

    سلام شهاب تا یک جاهای بات موافق ام
    اما تو فکر می کنی حسن فتحی توی اصفهان می تونست چند تا بازیگر مناسب پیدا کنه؟

    من قبول دارم که باید تمرین می کردن که خوب حرف بزنن اما در حد فارسی حرف زدن یه اصفهانی تو ی سریال در اومده بود لهجه زیاد توی ذوق نمی زد ولی مردم اصفهان کلن آدم های حساسیند

    اما نکته زیر نویست که مربوط به بازیگر هرمرگانی که مشخصه به کی زدی ؟ من فکر می کنم البته روی دوستی های خانوادگی و شنیده ها اون شخصی که تو منظرته زیادم بندری ناب نیست و اگه دقت کردی باشی آبودانی هم خوب حرف می زنه!

    • لی گفت:

      سلام
      ممنون فاطمه جان اما سیستم ماست مالی کردن تو ممکلت ما برای همه چیز صدق می کنه .درسته که تو اصفهان یا هر شهر دیگه ای بازیگر خوب کمه اما آقای فتحی هم مجبور نیست که چون قراره سریال مناسبتی بسازه بخواد هر چه پیش آید خوش آید عمل کنه . مگر چند ماه قبل از شروع سریال تمرین کردن بد بود که این کار رو نکرده ؟ الان بحثم بیشتر در رابطه به آقای فتحی و سریالش نیست . بیشتر منظورم در رابطه با برخورد خود اصفهانی هاست که چه طور بلدند از حقشون دفاع کنند . حالا ما هم به عنوان وبلاگ نویس باید استارت خیلی از چیزا رو بزنیم …پروژه امنیت شهر بندرعباس کم بی تاثیر نبود .
      در رابطه با اون بازیگر هم قصد جسارت به شما و دوستان آبادانی رو نداشتم خدائی نکرده . ( یکی از بهترین همکلاسیان دوران دانشگاهم دوستی از آبادان بود ) ولی به نظرم انتقاد سالم از یک هنرمند بیشتر می توه بهش کمک کنه تا تشویق اینجوری … متاسفانه چه مدته ایشون تو تهران بازیگره ؟ تا به حال چند بار نقش اول بهش دادن ؟ تا به حال هر چی دیدیم نقش های چندم بوده متاسفانه ….

  4. جلیل گفت:

    سلام
    سلام
    سلام

  5. سلام شهاب جان
    بانظرتون موافقم
    مانه توليدات خوب وتاثيرگذارداريم ونه عرضه توليدات براي خارج ازكشورداريم .اوناعرضه دارن وبازارمارااشباع كردن .بعد ميگن تهاجم فرهنگي اين تهاجم فرهنگي توسط چه كسي گسترده شده ؟؟

  6. نرگس گفت:

    فقط می‌توانم بگویم متاسفم.
    :-(

    • لی گفت:

      سلام . ممنون
      ان شاالله آمدید بندرعباس ، سریالی بی پایان از همین بدبختی ها و مصیبت ها رو که داره کنارمون اتفاق می افته رو با هم به نظاره می شینیم …. خون جگر خوردیم تا تونستیم یکی از محروم ترین نقاط ایران بشیم ….
      |
      :)

  7. مسعود گفت:

    سلام
    ممنون از تذکر این “درد مشترک”.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.