۱ – فردا روز جهانی مبارزه با حکم اعدام است . بازی وبلاگی راه انداخته اند که اگر خاطره ای از اعدام دارید بنویسید . من بیشتر از خود اعدام ، از واژه اش خاطره دارم و آن هم اینکه سو تفاهم ها چه طور می تواند سر شخصی را به باد بدهد . بخشش لازم نیست اعدامش کنید را یادتان می آید ؟ برای یاد دادن خیلی چیزها کارکرد دارد لامصب .
۲- چند شب پیش سه نفر حال مرا با تماس یا مسیج جویا شدند ، از سه نقطه ی ایران ؛ تهران ، یزد ، خوزستان . فکر کرده بودند که مرده ام . دوست بی کاری به این سه نفر یا شاید بیشتر ، پیام فرستاده بود که شهاب به دیار باقی شتافت . بعد از جواب دادن تماس ها و مسیج های رسیده ، به دو چیز فکر کردم یکی اینکه چه دوستان خوبی که بعد از مدت ها باز نگران حالم شدند و دوم اینکه معلوم نیست تعداد دوستان مطلع چند نفر بوده اند که تنها سه نفرشان جرات تماس گرفتن را پیدا کرده اند ؟ باقی حتماً باورشان شده و الان احساس می کنند که واقعاً تمام کرده ام .
۳ – چند وقت پیش دوستی می گفت که اجرای حکم اعدام کشت و کشتار را در جامعه زیاد می کند . و چقدر راحت می شود که خبر مرگ را بی دغدغه گفت و شنید و حتی جان شخص دیگری را گرفت . جان آدمی به راحتی به دست نمی آید که بخواهیم به راحتی هم بگیریمش …
من هنوز هم نمی‌دانم که با اعدام موافقم یا نه. این حالت وقتی شدید‌تر میشود که سعی می‌کنم حال خانوادهء مقتول را تصور کنم. خوب است که قاضی نشدم. البته گذشته از اینکه خودم را این‌کاره نمی‌بینم، امکانات هم نداشتیم. ؛-)
سلام
امکانات رو خوب اومدید
:)
اعدام شاید برای افرادی که در سن کودکی مرتکب گناهی می شوند و بعد در سن بلوغ اعدام می شوند زیاد چیز جالبی به نظر نمی رسد . و از این دست اعدام ها زیاد است .
سلام
بلا به دور.انشاا… سایت بر روی سایت صدوبیست سال دوام داشته باشه.آدمهای بیکار زیادن.!
سلام
ممنون مهدی جان . البته دوست بنده کاری دارد ولی اوقات فراغت رو با جان دوستانش بازی می کند
:)
راستیتش اگه امکانات باشه ما هم بدمون نمی آد دستور اعدام خاطرات بد رو خودمون صادرکنیم
اصلا منهدم کردن خاطره ها خیلی وقته قلاویز یقه من شده
بچه که بودم خاطره بدی ازش دارم از حلقه آویز کردن یکی در ملاعام به حکم قانون.
حکم اعدام، اگه حرفی داری زودتر بزن
….هنوز یادمه که منِ بچه ابتدایی ، زاویه مرگ رو در جون کندن یه انسان مشاهده می کردم و می لرزیدم می لرزیدم ومیمردم همراه پاهایی که هیچ وقت کفش به پا نمی کنند
من هم با او اعدام شدم با خیلی ها که در اخبار اسم هاشونو شنیدم حتی با صدام
واقعا این یکی اعدام را خوب آمدید . من هم موافقم . بدون دادگاهی باید تمامشان اعدام شوند . وگرنه همین ها می شوند بلای جانمان…
یکی از تاثیرات منفی اعدام ها همین است که در روح و ذهن کودکان جا خوش می کند . برایشان در آینده مرگ های این چنینی امری عادی تلقی میشود .
به نظر من آدم ها صلاحیت ندارن که حکم مرگ همدیگرو صادر کنن.اگه کسی برای جامعه مضر و خطرناک هست باید فقط از جامعه دور نگه داشته بشه.
شهاب باور کن وقتی اون sms واسم اومد با اینکه می دونستم حتما یه شوخیه ولی تنم لرزید.آخه دور از جون تو صبحش مراسم خاکسپاریه یکی از آشنایان بودم و اصلا حالم خوب نبود.اگه جواب sms نمی دادی تا صبح زابه راه می شدم.
سلام
دقیقا همین طوره . نسبت به خیلی چیزا نمیشه به این سادگی حکم قصاص داد . و به نظرم باید همین طور باشه ، دور نگه داشتن از جامعه …
نامرد بعضی از پیش بینی هاش هم درست از آب در اومده بود همون موقع دانشگاه …
:)
من کلاس دوم دبستان که بودم کنار خونه مون دو نفرو اعدام کردن
اینقد شلوغ بود اول صبحی من و دوستم کیف میکردیم همه چی خر تو خره
پیچوندیم مدرسه نرفتیم
ریزه پیزه هم بودیم رفتیم اون ردیف اول اول ایستادیم. و با لذت تمام مراسم اعدام رو تماشا کردیم.
دریغ از یک ذره ضربه ی روحی که تو وجود ما بوجود اومده باشه!
سلام
شاید من هم اون زمون که سن شما بودم و همچین صحنه ای می دیدم هیچگاه هیچ تاثیری در من نمی گذاشت اما همیشه به این فکر می کنم که ۵ تا انگشت شبیه به هم نیست .
عزیز گرامی
ممنون بخاطر همدردی تان . دلگرم شدم از دوستی شما . باز هم متشکر.
سلام
سپاس از شما . برای من هم باعث خرسندی آشنائی با شما دوست عزیز …
سلام در مورد اين چيزها صحبت ميكنيد ياد مسايل سياسي ميفتم ولش . به من سر بزنيد
سلام
به لیست گودرم پیوستید …
تا قسمتی هم ربط پیدا می کند متاسفانه .
در این مملکت مگر می شود راحت در مورد چیزی حرف زد و به مسائل سیاسی خود به خود ربط پیدا نکند ؟
ممنونم كه به من سر زدين و بقيه ي الطاف!
سلام
خواهش می کنم .