آشنائی من و احسان بر میگردد به دوران کودکی و نوجوانی ما . همان موقع که هردوی ما با کانون آشنا شده بودیم . دوستیمان هم بر مرگردد به اوایل دهه هشتاد . همان موقع که خودش را برای کنکور آماده می کرد . هنوز درس می خواند ، ارشد نقاشی  . سایت برقع را راه انداخته و چندین و چند جشنواره شرکت کرده و جوایزی هم که گرفته کم نیستند  اطلاعات کاملتر هم توی سایت برقع موجود است . پیشنهاد مصاحبه با برخی از اهالی فرهنگ و هنر استان پیشنهاد خود اوست ولی هیچ وقت فکرش را هم نمی کرد که به عنوان اولین نفر سراغ خودش بروم . نه من مصاحبه کننده حرفه ای هستم و نه طراح سوال خوبی . این سوالهای یک سری دغدغه های شخصی بود که برای خودم وجود داشت . شاید این جواب ها و سوالها در ابتدای امر به خود من کمک کنند .

۱- تعریف احسان میرحسینی از هنر چیه ؟
شاید بیان اندیشه و احساس در قالبی نو ، متناسب با زمانه بشه گفت. البته بهتر بود میگفتم برو سوال بعدی. تعریف  کردن هنر بیهودست اما چاره ای  جز  ارائه تعریفی از هنر نداریم. تعریف هنر برمیگرده به فلسفه هنر خاصه مسئله زبان و همچنین دوره های تاریخی که ما در اون به سر می بریم. مفصله  شهاب.جوابش یا سکوته یا کلنجار رفتن با کلماته، تا اخر عمر.

۲ – در مورد این کلمات هر چی به ذهنت میرسه بگو ،  دانای بی عمل :
خوش به حالش ( چند لحظه سکوت ) اصلا دانای بی عملی وجود نداره . هر کس به اندازه دانشش عمل می کنه . شاید ما توهم داریم که چیزی می دونه . اتفاقا تنبل هم نیست ، همون قدر که می دونه عمل می کنه

۳ – ارزش یک کار هنری رو در چه چیز اون اثر می بینی ؟
خب  هر رشته ای مبانی خاص خودش رو داره . هر اثری در اون چارچوب  ها و مبانی ها باشه  ارزشمنده . اما آثاری هم هستند که ممکنه توی اون چارچوب ها نباشند اما صد در صد ،  توسط   منتقدان . اساتید دانشگاه ها ی هنر . هنرمندان ،( در مورد تجسمی گالری داران…) ،علاقمندان به هنر و کلا اهالی هنر و کسانی که واقعا در ارزش گذاری سهیمند . روند بوجود اومدنشو بررسی می شه. این روش جهانیشه . هر کار آوانگاردی مطمئن باش که برای شروع لا اقل  حداقل های هنرهای قبل از خودش رو داره ،  زمان می بره  تا یک هنر آوانگارد بتونه به عنوان اثر ارزشمند و هنجارشکن ،  خودش رو تثبیت کنه . وقتی تاریخ هنر رو مطالعه می کنی می بینی اثار از این دست فقط یکی دو ویژگی  اثار قبلی رو جابه جا کردن..

۴ – یک هنرمند چه زمانی اسمش میشه هنرمند ؟ ( مثلا گدار یک تعریفی داره که  میگه یک فیلمساز زمانی فیلمسازه که یک فیلام بسازه ) آیا مشیه همچین تعریفی  هم داد به شخصی که هنرمنده یا خیر ؟
خیر  برای هنر صادق نیس . زمانی که تونست خودش روا بیا ن کنه هنرمنده.خودی که در بستر  طبیعت ، انسان ها و کلا جهان پیرامونش تعریف میشه .

۵ – مرزهای جغرافیایی رو چقدر تاثیر گذار می دونی در ارزش یک اثر هنری ؟
در ارتقای ارزش هنری یک اثر هیچ تاثیری نداره . اما در دیده شدن خیلی تاثیر داره . مثل اینکه  دریک  روستائی یه نفر اثر خوبی تولید کنه ، اما دیده نشه اما یک شخص دیگه در یک شهر بزرگ یک اثری صدها برابر نازلتر  تولید می کنه و دیده میشه .البته رسانه ها  مرز ها رو از بین بردن اما…

۶ – دنیای پس از مرگ رو چه شکلی می بینی ؟
در هر دوره ای از زندگی یک جور دیده ام اما الان نمی خوام ببینم …

۷ – نقش خدا رو چقدر پررنگ می بینی در زندگی خودت ؟
در هر صورتی پررنگه

۳۸ نظر موضوع: گپ و گفت

38 پاسخ به “پنجره اول – احسان میرحسینی”

  1. امیرعلی گفت:

    سوالات حرفه ایی نبود شهاب ، اما فتح باب جدید و جالبی بود که باید بگم واقعاً خوشحال شدم دیدمش . دم تو و تمام دوستای هنرمندت گرم ;)

  2. امیرعلی گفت:

    نمی دونم چرا دلم می خواد بهت این پیشنهادو بدم که مصاحبۀ بعدی رو با هم بریم ؟ مثلاً با یکی مثه موسی بندری یا ابراهیم پشتکوهی یا بهروز عباسی یا هر کی تو بگی ، اما اینکارو نمی کنم ! منو که میشناسی ، یه کم به قول معروف مشغله ام زیاده ;)

    • لی گفت:

      موافقم با پیشنهادت اما برای این سری نمیشه چون لیست هفت نفری بسته شده و چهارتا از مصاحبه ها هم آماده است . فقط ۳ تا دیگه مونده اما پیشنهاد خوبیه و می تونیم برای سری بعد این کار رو انجام بدیم . توی این سری از دوستانی شروع کردم که دسترسی ام بهشون راحت تر بود . برای سری دوم میشه هم جنس سوالها و هم افراد دیگری رو هم انتخاب کنیم . این اسامی هم که گفتی همشون خوب هستند و از دوستان خودم . یکی هم الان به ذهنم رسید که می تونه باشه . می تونیم در این مورد بیشتر با هم حرف بزنیم . خوبه ؟

  3. موفق باشی شهاب جان

  4. یاس گفت:

    قضیه فک وفامیلی دیگه نه-شما اونوقبول داری اونم شمارو-منم پسرخالمو پسر خالمم پسر داییمو-بی خیال اگه چهار تاکتاب حفظ کردنووچند تاجشنواره زپرتی رفتن هنرمند یه پس توخودتم که هنرمندی-ای ول هنرمند

    • لی گفت:

      سلام دوست عزیز که نمی دونم اسمت یاسه یا نگاه . شما هم می تونی با پسر خاله ات و پسر دائی ات و غیره بری مصاحبه کنی . کسی جلوی شما رو نگرفته . همون قدر که شما آزاد هستی که در مورد محتوای وبلاگ من نظر بدی من هم نسبت به محتوای وبلاگ خودم آزادام . باید شش هفته دیگه روزهای شنبه این وضعیت رو تحمل کنی چون ۶ تا از دوستان عزیز دیگه ام که هم من اونا رو قبول دارم و هم اونا من رو باز باهاشون گفت و گو کردم … اگر احساس می کنی سخته برات نخون .

      • نگاه گفت:

        نه بابا سختی نداره فقط ناراحت میشم هنرمندای شهرم شماهاباشین تووفک وفامیلت-من عاشق شهرمم وقتی ایه های یاس شما رومی خونم دلم برا شهرم می گیره شهری که هنرمنداش شماها باشین -هنرمندباکارای هنریش مردمو به زندگی واینده امیدوار میکنه ولی…

        • لی گفت:

          باز مجبورم تو این کامنت توضیح بدم که من هنرمند نیستم . توی فک و فامیلم هم هنرمند نداریم خدا را شکر . ( می تونی از این بابت خوشحال باشی و نگران مردم شهر هم نباشی )
          شما که به قلم و نوشتن اعتقاد داری دست به کار شو و بنویس . چیزی بنویس که توش آیه یاس نباشه .چیزی بنویس که مردم شهرت رو به زندگی ، به آینده امیدوارم کنه …
          والله باالله من از خدامه . کیه که بدش بیاد . فقط قبل از اینکه به نوشتنت ادامه بدی این نکته هم مد نظرت باشه که همین تفاوت سلیقه ها و دیدگاه هاست که زندگی رو زیبا می کنه . هر پنج تا انگشت شبیه به هم نیست و همیشه هم قرار نیست که همه آدما شبیه به هم باشن .

  5. سلام دوست من
    واقعا خبری ازم نبود
    جنوب بودم
    با فلافلاش سمبوسه هاش !

    دریاش
    و …
    جای شما که خالی
    وقت نکردم الان وبتو بخونم
    میام دونه دونه می خونم
    نظر میدم
    اوکی

  6. احسان ن گفت:

    سلام لی عزیز. مصاحبه جالبی بود اگرچ شاید ژورنالیستی نبود همون‌طور ک خودت گفتی. مم‌نون. امیدوارم هر دوتون موفق باشید.

    • لی گفت:

      سلام بر احسان ن . ممنون . شما هم موفق باشید ان شاالله دوست عزیز .
      اره . خودم روحیه ژورنالیسیتی ندارم اما فقط خواستم نظر دوستانم رو در مورد بعضی مسائل بدونم . همین

  7. نرگس گفت:

    همیشه دانستن نظرات دیگران برایم جالب بوده. حالا چه این مصاحبه ها حرفه ای باشند چه نباشند. به هر حال تا وقتی چیزی برای یادگرفتن وجود داشته باشد با هر کاری موافقم.

    • لی گفت:

      سلام . سپاس .
      دقیقا با حرفتون موافقم . خودم دونستن نظرات متفاوت برام جالب بود که به سمتش کشیده شدم . امیدوارم باقی اش هم راضی کننده باشه .

  8. نگاه گفت:

    من تفاوت دیدگاه وسلیقه روصددرصدقبول دارم امابا مثال خودت وقتی شما یکی از انگشتا روبخوای تکون بدی سخت میتونی از تکون خوردن انگشتای دیگه خودداری کنی مانباید رسالتی که توی این دنیا به دوش داریمو بالجبازی فراموش کنیم

    • لی گفت:

      تکون خوردن انگشتا درسته اما تفاوتش با اندازشون دو تا مقوله جداست نسبت .
      اگر بخوایم رسالت رو در نظر بگیریم اونو یک چیز کاملا شخصی می بینم که برمیگرده به شناخت ما نسبت به خودمون و دنیای پیرامونمون . مگر اینکه شما بخواید برای رسالت من و هفت میلیارد نفر جمعیت تعین و تکلیف کنید .
      همون طور که توی کامنت قبلی گفتم . تعاریف ما نسبت به خیلی چیزا متفاوته .

  9. بهشب گفت:

    آقا یا خانم نگاه،جواب شما کاملا روشنه به حلی لینکه سم پاشی کنید تو وبلاگ دیگران خودتان دست به کار شوید و امید آینده و خوش بینی مورد نظرتتان را انتشار دهید و برای شهرتان یک شهروند مفید باشید؛اما متاسفانه آنقدر بزدل و ترسو هستید که حتی با نام واقعی خودتان کامن نمی گذارید،شما از آن مدل موجودات دو پایی هستید که نشسته اند کنار و به دلیل نداشتن اراده و توانایی در رسیدن به هدف ها؛با حسادت دیگران را تخریب می کنید.
    کیست که نداند احسان و شهاب سال هاست برای هنر استان با تمام وجود و سختی ها تلاش می کنند.

    • لی گفت:

      متاسفانه احساس می کنم ایشون نه تنها در بندرعباس زندگی نمی کنه بلکه به خاطر یک سری شناخت جزئی مجبور به سرچ کردن اسم من توی سایت هایی همچون bing شده تا دقیقا بدونه من کی هستم . متاسفم به خاطر این رفتار بچه گانه

  10. بهشب گفت:

    کامنت بالای من یک سری غلط املایی داره:
    خط اول:به جای اینکه سم پاشی…
    خط سوم:با نام واقعی خودتان کامنت…

    • لی گفت:

      با غلط هم قبولت داریم بهشب جان

    • امیرعلی گفت:

      شهاب راست میگه بهروز ، تو با غلط و بی غلط عزیزی :) در ضمن اینجور که معلومه این دوستمون یا شاید دوستامون ! از یه جایی دلخورن که البته حق دارن ، قرار نیست ما از هر هنر و از هر هنرمندی خوشمون بیاد . مسئله اینجاست که وقتی از چیزی خوشمون نمیاد ، خیلی ساده کانال رو عوض می کنیم و سر خرو کج ، یعنی دیگه اون وبلاگ نمیریم یا . . . نه اینکه هوار بکشیم « آهای ، شماها هنرمند نیستین ، من فقط دلم داره واسه این شهر کباب میشه ، شماها همه فامیلین و هیشکی منو دوست نداره . . . » راهش این نیست دوست من . این بچه ها از بحثای سازنده و رو در رو استقبال می کنن ، پاتوقاشونم تو این شهر مشخصه . اگه واقعا دلت داره می سوزه و حرفی برای گفتن داری ، مسیر از این طرفه . در غیر اینصورت باید بدونی که کسی واسه نظراتت ارزشی قائل نمیشه .

  11. نگاه گفت:

    خیلی متاسفم براتون که به جای اروم ومنطقی حرف زدن می پرید؟!!! تحمل کسی که مخالف دیدگاهتونه رو ندارید وبهش توهین می کنین!!!یه بار گفتم استانه تحملتوببر بالا ولی…آقا شهاب روی سخنم با شماست من اهل همین شهر-شرکت کننده دائم جشواره هاتون -عضو ثابت همین انجمن سینمای جوان خودتون-(باهمون مدیریت سابق!!!)
    افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
    از دوست بمانیم وبه مقصد نرسیدیم
    افسوس که میژنداشتم می شود با شما(شخص شما)منطقی واصولی حرف زد!!!
    زهی خیال باطل

  12. الکساندر پاتو (از اعضای محترم تیم برزیل) گفت:

    سلام بر کاشف جوغ آب!!!!!!خسته نباشی رفیق….بزار هر کی هرچی دلش می خواد بگه؛ این مخاطبان هستند که به قضاوت می پردازند…. :
    هر کسی از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من
    راستی منتظرتم برای ۱۵تای بعد…. موفق باشی شهابم….

  13. داود (رامتین) گفت:

    خسته نباشی

  14. احسان ن گفت:

    سلام لی عزیز.
    چون نظرم رو راجع‌ب مطلب گذاشته بودم وارد بحث نشدم. اما خیلی ارام می‌گم من حاضرم روش ساخت! ی وبلاگ رو بزارم تو صفحه یا ی لینک مناسب اموزشی. فک کنم این‌جوری ما می‌تونیم نظرات دوست مخالف رو هم ببینیم.
    ای کاش همه‌مون اداب وارد شدن ب هر جایی رو یاد می‌گرفتیم قبل از دخول.
    مم‌نون.

    • لی گفت:

      سلام احسان جان .
      والله روش خوبیه .
      بفرما و بشین و بتمرگ هر سه تاش یه معنی می ده . اما ما ایرانی ها یه دونش رو بیشتر بلد نیستیم .

  15. سامیه گفت:

    سلام من شخصاء عاشق هنرم…
    بخاطر علاقه ام به هنر دارم این رشته رو دارم
    ادامه می دم ولی هنوز نتونستم به اون جایی
    برسم که بهم بگن فلانی هنرمنده با اینکه کارشناسی میخوام برم ولی بازم….خواهش میکنم برام دعا کنید…نه بخاطر هنرمند شدن…

  16. زهیر گفت:

    سلام داداش … احسان میر حسینی معلم هنر من بود … راستش الان در به در دنبالشم … اگه میشه آدرس ایمیل یا شماره تلفنی ازش برام بفرست … خیلی مدیونشم … با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.