یادآوری بعضی خاطرات واقعا شرم آوره .
شرمم میاد به یاد بیارم که امروز ۲۲ خرداده .
شرمم میاد به یاد بیارم که چگونه با شعور یک ملت بازی شد .
شرمم میاد به یاد بیارم که چگونه حق مسلم یک ملت زیره چکمه های عده ای قلدر پایمال شد .
شرمم میاد به یاد بیارم که با چه شور وذوقی خانواده و دوستانمو تشویق کردم که اول وقت برن رای بدن .
شرمم میاد به یاد بیارم که ملتی را که به دنبال حقوق از دست داده اشان بودن را خس و خاشاک خواندند .
شرمم میاد به یاد بیارم که چگونه آن دختره معصومو به خاک وخون کشیدن وندای آزادی را برای همیشه خاموش کردن .
از یاداوری مسائل مربوط به انتخابات ۸۸ شرمم میاد.نیدونم چگونه بعضی ها با افتخار ازاون یاد میکن و اونو نشانه ی بزرگی ملت ایران میدونند ؟
چگونه میتونند زندانهارو با مردمشون پر کنند ؟
چرا صدای ملتو نمیشنوند ؟ شایدهم اشکال از صدای ملتست ؟ اینها که ازهر نقصی مبرا هستند .
حرف زیاده ولی شرمم میاد که به یادبیارم ، شرمم میاد …
نویسنده : فسیل زنده
به قول یه بنده خدائی کسی که خوابه رو میشه بیدار کرد اما کسی که خودش رو زده به خواب ، نه .
خیلی ها این اتفاقات رو اصلا نمی بیینن .
هر وقت از اتوبان کنار اوین رد میشم دیگه نمیتونم نفس بکشم
حس میکنم فضاش سنگینه
و چقدر شرمنده هستم
لی : نشنیدم ولی تو این ترانه رو که متنشو گذاشتم گوش کن
سلام
حتماً
ممنون از تو
داستان ده کلمه ای
دیگه چراغ خواب اتاقت رو یادم نمی آد اما هنوز خجالت می کشم.
؟
http://behshab.blogsky.com/1390/03/25/post-652/
پیشنهاد ساخت مجسمه شجاعت برای عبداله ژیان فر
پیشنهاد خوبیه اما فعلا این حکومت با هرچیزی که اسمش یا شکلش شبیه به مجسمه است مشکل داره .
اونی که باید شرمش بیاد دولته نه ما!!!
که هیچوقتم شرمش نمیاد
.
.
.
اما خودم به شخصه شرمم میاد که نتونستم جلو مامانم وایستم و برم تو خیابون
سلام
دقیقاً
. من باهاتون موافقم اما تاریخ یه چیز دیگه در مورد ما میگه احتمالاً .
شرمم میااد ……..