آخرین اثر اکران شده ی مرجان ساتراپی که آن را به همراه  ونسان پارونو کارگردانی کرده است ، داستان مردی به نام ناصرعلی خانرا روایت می کند که در سن چهل و یک سالگی ازدواج کرده و در غم از دست دادن معشوقه ی دوران جوانی اش  «ایران» روزگار خود را با موسیقی می گذراند . او که با ویولون استادش که در شیراز موسیقی را پیش او فرا گرفته این دوران را گذرانده و تنها نوای غم انگیز دوران عشق از دست رفته اش را در بیست سال دنیاگردی می نوازد ، بر سر مشاجره ای که بین او و همسرششکل می گیرد ، ویولونش را از دست می دهد . همسرش با خشونت ویولن یادگاری او را به زمین می کوبد . ناصرعلی خان که دربدر به دنبال ویولونی برای جاگزین کردن آن است به رشت می رود ، ویولونی پیدا می شود اما هرگز جای ویولون قبل را نمی گیرد ، پس سعی میکند که بمیرد .
فیلم «خورش آلو با مرغ» که سعی دارد تصویر جدیدی از ایران قدیم که تقریباَ مربوط به دهه ی چهل ایران می باشد را ارائه دهد متاسفانه با ملغمه ی نامتناسبی از شخصیت ها ، روابط  و فضاها دست به تجربه ای زده که برای مخاطبینی که در ایران زندگی می کنند ، فضای غریب و ناممکنی را از سالهای دور ارائه می دهد .حتی زبان فرانسوی این اثر بر پررنگ تر شدن این مشکل می افزاید . شاید به گونه ای کارگردان خیال خودش را به این شیوه راحت کرده تا شبیه به خیلی از آثار دیگری که در خارج از ایران ساخته می شوند با مشکل لهجه ی بد بازیگران روبرو نباشد .
این فیلم که بر اساس کتاب گرافیکی شده از خود مرجان ساتراپی با همین اسم ساخته شده ، محصول سه کشود فرانسه ، آلمان و بلژیک است . فیلمی که بیش از پیش فضای فیلم های کارگردان خوش سلیقه ی فرانسوی یعنی ژان پیر ژونه با آثاری چون «سرگذشت شگفت انگیز آملی پولن» یا «یک نامزدی طولانی» را تداعی می کند، (گریم گلشیفته فراهانی در نقش ایران دقیقا چیزی شبیه به گریم «آدری توتو» بازیگر فرانسوی فیلم آملی است) کارگردانی که سبک ویژه اش نه تنها بر آثار سینمایی فرانسه که حتی تا مدتی بر آثار فیمسازان کوتاه ایرانی هم سایه افکنده بود . در جایی حتی فلاش فورواردی که می خواهد زندگی سیروس پسر ناصرعلی خان را نشان دهد ما با شیوه ای دقیقا شبیه به فلاش بک ها و فلاش فوردهایی که در این آثار به چشم می خورد روبرو هستیم ، در واقع فیلم در نوع کارگردانی و دکوپاژش چیز تازه و شگرفی را برای ارائه ندارد . حتی در دو چهارم فیلم که میانه فیلم را تکشیل می دهد ، آنقدر ریتم نامناسبی بر فیلم سنگینی می کند که بعضا به ارائه اطلاعات غیر ضروری می پردازد که نمی‌توان این اثر را یک کپی قابل قبول از آن شیوه‌ی ژان پیر ژونه‌ای دانست . برای جبران این کار که تا قسمتی هم ناموفق بوده ، کارگردان دست به یک روایت غیر خطی می زند ، روایتی که تا حدود بسیار اندکی توانسه آن ریتم نامناسب را جبران کند .
«فیلم خورش آلو با مرغ» که بی شک با ورورد شخصیت ایران به فیلم و قرار دادن آن به عنوان یک عنصر نمادین در فیلم در نقش یک معشوق از دست رفته سعی بر آن دارد که بار سمبلیک فیلم را بیشتر کند با پرداخت سطحی این شخصیت ، موقعیت پررنگ جلوه دادن این نشانه را از دست می دهد ، طوری که هیچگاه بیننده پس از پایان اثر درگیر اینگونه نمادها نخواهد شد ، نمادهایی که به خوبی می شد در طول اثر از آنها استفاده شود .
این اثر ۹۳ دقیقه ای که پر از پلان های زیبا ، لوکیشن های دوست داشتنی و بعضاَ لحظات خوبیست که حس خوبی را منتقل می کند ، ارزش یکبار دیدن را دارد . مخصوصا که یک کارگردان ایرانی به همراه یک بازیگر ایرانی در آن نقش دارند . 

منبع عکس*

۶ نظر موضوع: هنر و ادب

6 پاسخ به “خورش آلو با مرغ دستپخت جدید مرجان ساتراپی”

  1. محی گفت:

    شهاب جان بسیار با نظرتات موافقم مخصوصن کپی ناشیانه اش از ژان پیر ژاونه. هر چند پرسپولیسش رو دوس داشتم ولی با این فیلم نمیشد ارتباط برقرار کرد.

  2. احسان ن گفت:

    مم نون لی عزیز, باید ببینم, ولی من پرسپولیسش رو هم… بگذریم

  3. mersad گفت:

    به نظرم باید خوب باشه . هنوز ندیدم . پرسپولیس خوب بود دوست داشتم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.