نمی دانم دقیقا منبع نور به کجا می رسید، ابتدا چیزی شبیه دود به نظر می آمد که همانطور هم کمکم ناپدید شد. یعنی انگار دودی که در آسمان هی بزرگتر می شود تا مرز نابودی، نزدیک خیابان پلیس بودم، همان حوالی زندان، که انگار چیزی شبیه به مهره ی سرباز شطرنج که روی زمین افتاده مرا از حرکت نگاه داشت و میخ کوبم کرد. یک دایره سمت راست و یک ذوزنقه سمت چپ، چند دقیقه بعد که سوار تاکسی شدم راننده گفت: ابتدا شبیه یک نقطه یا ستاره بوده بعد چرخیده و بزرگ شده و آنقدر بزرگ که ناپدیده شده، منظورش همان قسمت دایره ای اش بود بی شک.
پ . ن : عکس مناسبی که گویای این واقعه است را می توانید اینجا ببینید.
شهاب خواهشا مواظب خودت باش این تهران تهران که میگن جای قشنگیه ولی آسمونش خطراناکه !!!
:))))))
مثل اینکه موشک بالیستیکی بوده که روسیه آزمایشش کرده.بچه ها میگن اخبار گفته…
سلام . آره ، درسته . چیز عجیبی بود… یعنی صحنه جذابی بود
:)