سنگ بزرگ همیشه این ضرب المثل ایرانی برام در مواقع حساسی که فکر میکنم همه چی قراره به خوبی پیش بره تکرار میشه. «سنگ بزرگ نشونه نزدنه».
دوم بودن زمانی که سر کلاس نقد ادبی برای اولین بار به شوخی (با اشاره به پست وبلاگی که همان موقع خوانده بودم) به استاد گفتم دوم
معنی زندگی کردن یک روز ظهر که از سر عادت هر روزه و بیحوصلگی تکرار امر درست کردن نهار رفتم توی آشپزخانه و با ترکیب تکراریتر چند مواد
دوراهی ریا و صداقت من که راضی نیستم حتی یک ریال از پول این مملکت بره خارج از مرزهای خودمون کمک بشه، اما دیدید یک نفر از فلسطین مالها
دندان فیل بعد از رفتن مادربزرگم در این تقریبا یازده سال گذشته، این خاله، بزرگ خانواده مادری بود. دیر به دیر میدیدمش. آخرین بار که کرمان بودم
15 پاسخ
امیدوار کننده بود !
واقعا؟
:)
خدا رو شکر
امیدش در رگ زدن زمانه ست احسان جان؟!
اح،سنت!
:)
قابلی نداشت.
تلخ پر امید!
مم نون لی عزیز, ب امید رویش سبز
ایییییران ای سرای امید
:))
انشاالله.
عاشق بمونی
:)
ممنون رضا جان.
BIG LIKE (y)
:)
آخی
آری، بدینگونه است.
یه خاطراتی رو در وجودم زنده کرد….
:)
چه خوب.