ببین هنوز می تپد
خاطره های مشترک
رگ زمانه را بزن
که برگ زرد می جهد
از تن این پیاده رو 

۱۵ نظر موضوع: نظم و نثر

15 پاسخ به “خاطره های مشترک”

  1. احسان رضائی گفت:

    امیدوار کننده بود !

  2. احسان ن گفت:

    تلخ پر امید!
    مم نون لی عزیز, ب امید رویش سبز

  3. رضا گفت:

    عاشق بمونی

  4. nastaran mohseni گفت:

    BIG LIKE (y)

  5. جیغ گفت:

    یه خاطراتی رو در وجودم زنده کرد….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.