سی‌وپنجمین اثر از مجموعه دورتادور دنیا به دو نمایشنامه از ماتئی ویسنی‌یک اختصاص دارد. دو نمایشنامه‌ای که پیش از این در انتشارات دیگر به چاپ رسیده بود. اولین چیزی که به چشم می‌خورد تغییر اسم نمایشنامه داستان خرس‌های پانداست که در این ترجمه کلمه دوست‌دختر به دوست تغییر پیدا کرده.

داستان خرس‌های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوستی در فرانکفورت دارد؛
این نمایشنامه داستان ساکسیفونیستی‌ست که یک روز صبح زمانی که در تخت بیدار شده زنی را در کنار خودش پیدا می‌کند. زنی که انگار شب قبل با او به خانه آمده و بعد از اجرای چند قطعه ساکسیفون شعرهای آراگون را برای او خوانده. مرد با دیدن زن و یادآوری خاطرات شب قبل از او می‌خواهد که چند شب را با هم بگذرانند. زن به او قول ماندن برای ۹ شب را می‌دهد. آنها شب‌های عاشقانه‌ای را با هم سپری می‌کنند. در این بین برخی لحظات صدای پیغام‌گیر تلفن مرد شنیده می‌شود که دوستانش به دنبال او هستند و قصد دارند او را ببینند. اما مرد به هیچ کدام از تلفن‌ها جواب نمی‌دهد. حتی در را بر روی یکی از همسایه‌ها که برای دیدن او آمده و در می‌زند باز نمی‌کند. رابطه زن و مرد نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود تا جایی که آنها به این نتیجه می‌رسند که با هم ازدواج کنند. آنها گویی در یک معاشقه ابدی به دو بال یک پرنده تبدیل می‌شوند. دو بال که هر کدام شخصیت مستقل اما به سمت یک هدف مشخص در پروازند. در انتها همسایه‌ها به خاطر بویی که از اتاق مرد بلند شده به همراه یک کمیسر تصمیم می‌گیرند در خانه او بشکنند، چون نزدیک به ده شب است خبری از او نیست. آنها در خانه را شکسته و وارد می‌شوند.

سه شب با مادوکس؛
در شهری ساحلی و دور افتاده پنج نفر(برونو، صاحب کافه -گروبی، نگهبان فانوس دریایی- سزار، راننده تاکسی- نژیامی، جاروکش و کلارا ) از اهالی یک منطقه که در یک کافه-مسافرخانه گرد هم می‌آیند (و از دوستان و آشنایان قدیمی هم هستند) متوجه می‌شوند هر کدام به صورت جداگانه سه شب گذشته را با شخصی به نام مادوکس گذرانده‌اند. تمامشان خاطرات مشترک دارند و ادعا می‌کنند هر سه شب تا دم صبح مادوکس با آنها گپ زده، بازی کرده و از گذشته و تصمیماتش با آنها سخن گفته. اول این مساله شَک‌برانگیر طوری مطرح می‌شود که انگار هر کدام به دیگری دروغ می‌گوید و بعد از اینکه این اطمینان حاصل می‌شود که  مادوکس هر سه شب گذشته را با پنج نفرشان گذرانده تصمیم می‌گیرند که سراغ مادوکس رفته و به خاطر این کارش او را تنبیه کنند. هر کدام سلاحی برداشته و به طبقه بالا می‌روند، اما در اوج ناباوری متوجه می‌شوند که از اتاق مادوکس صدای خودشان شنیده می‌شود.
ماتئی ویسنی‌یک را که پیش از این با آثار ضدجنگش می‌شناسیم این بار دست به خلق آثاری می‌زند که انسان را فارغ از قرار گرفتن در مقیاس جنگ به تصویر می‌کشد. او در نمایشنامه «داستان خرس‌های پاندا» با نگاهی استعاری و شاعرانه سراغ مفهوم عشق می‌رود. عشق که در انتها اثری از وجودیت یک فرد باقی نمی‌گذارد و او را با معشوق به یک وحدت می‌رساند دستمایه کار نویسنده شده. در صحنه‌ای به یاد ماندنی عاشق باید تنها با یک حرف تمام گفتنی‌ها را بگوید، تمام احساسش را بروز دهد و در انتها در سکوت ادامه گفتگو را پیش ببرد:
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت / آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو (مولانا)
این نگاه عارفانه به عشق شاید تاثیر مطالعات ماتئی ویسنی‌یک در حوزه فلسفه شرق بوده که این‌طور در این اثر نمایان شده. مخصوصا با آن پایان نمادین تبدیل شدن مرد و زن به دو بال یک پرنده.
در سه شب با مادوکس با جهان کوچکی از آدم‌هایی روبرو می‌شویم که می‌توانند نماینده جهان بزرگ‌تری باشند که آدم‌ها سالهای سال در کنار هم زندگی می‌کنند اما با هم نیستند. آدمهایی که همدیگر را می‌شناسند اما ارتباطی با هم ندارند. این نگاه استعاری به انسان مدرن و عدم ارتباطش با سایرین و خلوت گزینی‌اش در رفتار آدم‌های آن شهر کوچک ساحلی به شکل ظریفی در خلق شخصیتی به نام مادوکس می‌انجامد. شخصیتی انگار خیالی که بازنمود تک تک آن شخصیت‌های واقعی داستان است. هر کدامشان در اوج تنهایی با مادوکسی آشنا شده که انگار خودشان هستند. و رنج روبرو شدن با این واقعیت که مادوکس خیالی کلاشی بیش نیست آنها را مجبور به روبرو شدن با خودشان می‌کند.
شاید یکی از زیبایی‌های آثار ماتئی ویسنی‌یک در کنار نگاه شاعرانه‌اش به جهان پیرامون -که باعث برانگیختن احساس مخاطب می‌شود- کنکاش در تنهایی‌های انسان مدرن است که در آثار ضدجنگ او نیز به چشم می‌آید. این تنهایی بی‌انتها که درد امروز بشریت است.
«داستان خرس‌های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوستی در فرانکفورت دارد و سه شب با مادوکس» دو نمایشنامه از ماتئی ویسنی‌یک، سی‌وپنجمین اثر از مجموعه دورتادور دنیاست که توسط تینوش نظم‌جو در نشر نی ترجمه و به چاپ رسیده است.

بدون نظر موضوع: دورتادور دنیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.