می خواهم شعری بسرایم
تا حال تمام 
مترجمان جهان را
بگیرم،
شیر

| ۸ نظر

یه تیم ببازه، تماشاگراش بایستن و آشغالایی که ریختن رو جمع کنن.


بعد از بازی ایران و کره جنوبی که یک بر هیچ ایران پیروز شد.

| ۱۴ نظر

همیشه «به اصطلاح» اصولی و با ظرافت اطرافیان را قهوه‌ای کردن نشان از منطقی بودن و درست فکر کردن نیست. کافیست ببینید این رفتار با خودتان چه می کند، حس خوبی نداشتید بدانید طرف مقابلتان را خود خواسته یا نا خواسته قهوه‌ای کرده اید.

یک لطیفه‌ی خنده‌ندار : یک نفر خلاف وارد اتوبانی می‌شود، رادیو را روشن می کند، اخبار می گوید که یک نفر امروز به صورت اشتباه وارد اتوبان شده است و دارد خلاف طول اتوبان را طی می کند، رانندگان حواسشان باشد .طرف می گوید :خب اینها که تعدادشان بیشتر از یکی است.

| ۶ نظر

ببین هنوز می تپد
خاطره های مشترک
رگ زمانه را بزن
که برگ زرد می جهد
از تن این پیاده رو 

| ۱۵ نظر

بیا یه روز
هوا اونقدری هنوز فکر می کنیم
سرد نشده
دردا اونقدری هنوز فکر می کنیم
درد نشده
همین طوری الکی
رو چمنای پارک شهر
دزدکی
بخوابیم و
کاپتان بلک دود بکنیم
یواشکی
چشامون خیره بشه به شاخه ها
تو گوشمون یه هندزفری
رامی بخونه پشت هم
چشامون آروم آروم بسته بشه
دیازپاما اثر کنن
عابرا رد بشن و بایستن و
پلیسا رو خبر کنن
یه روزی با همدیگه تو پارک شهر
پهلو لوله ی هووی
آدرس خونه رو 
میسپاریم به آب
خودمون دروغکی
گم و گور می شیم تو خواب
پیدا نشیم تا آخرش
بیا آخر یه روزی تو پارک شهر
همدیگه رو نشناسیم و
تو غرفه ها
از پیش هم رد بشیم و دور بشیم و
من برم این ور شهر
تو بری اون ور شهر

| ۱۸ نظر

بعضی از آدمها آدم نیستند
بعضی از آدمها نر هستند
بعضی از آدمها ماده هستند
بعضی از آدمها مذکر هستند
بعضی از آدمها مونث هستند
بعضی از آدمها بچه هستند
بعضی از آدمها مرد هستند
بعضی از آدمها زن هستند
بعضی از آدمها آدم هستند
بعضی از آدمها انسان هستند.

| ۱۸ نظر

چه خوبه آدم دوستای خوب داشته باشه، که زنگ بزنن و حالش رو خوب کنن.

| ۶ نظر

این زخم های ماست
شعرهای شما
که زیبا و موزون
با رنگی آبی
کنار هم چیده شده اند

| ۴ نظر

بیا و باز به روی خودت نیاور که ما چه طور …
ما نمی گوییم که شما چه طور …
هیچ اتفاقی نیفتاده
فقط من
کمی شوخی های تو را
جدی گرفتم
و بعد
تو رفتی

| ۱۴ نظر

یادواره سی و سه سال انقلاب پر برکت اسلامی، دلار سی و سه هزار ریال.

| ۲ نظر