مگر نبود ؟ مگر زندگی راحت و آسان حق طبیعی همه ی ما نبود ؟  این متن بیش از آنکه خطاب به استاندار و فرماندارو صاحبدار و هر چه که با دار و غیره تمام می شود باشد ، خطاب به دوستان خودم است … اگر چه می دانم که تمامش تکرار مکررات است و در نهایت آب هم از آب تکان  نمیخورد اما احساس می کنم که باز باید مرور کنم اتفاقاتی که بر ما گذشت  در این چند سال اخیر … اگر می بینید هر روز تعداد زورگیری ها و دزدی ها و نا امنی ها در سطح شهر زیاده می شود . هر روز نگرانیمان بیش از پیش می شود و منتظریم قربانی تحوش تعدادی بیکار از خدا بی خبر بشویم دلیلی ندارد جز وضعیت بد اقتصادی … همه مان می دانیم . خب این جریان از کجا شروع شد ؟ سال هشتاد و چهار همه خسته و بی انگیزه نسبت به تغییر ریاست جمهور ، رای ندادن را راهی آسان و مناسب دیدیم بر بهبود وضعیت موجود . آن زمان هنوز موج تحریم ها و قطعنامه ها به کشورمان سرازیر نشده بود . آن زمان با تغییر تعریف بیکاری درصد بیکاران کم نشده بود . به هر حال انتخابات تمام شد و دو سال بعد بعضی ها گفتند لطمه ای که از لحاظ اقتصادی خورده ایم حتی تا بیست سال آینده هم جبران نمی شود . عزممان را جزم کردیم که در دو سال بعدش طوری رای دهیم که جبرانی باشد بر تمام این کمبود ها و عقب ماندگی ها . خودتان ملاحظه فرمودید که چه شد ؟ تکرارش بی معنی و عبث است . دایه های عزیز تر از مادر تصمیم گرفتند که خودشان وارد عمل شوند . تحریم ها بیشتر و بی خیالی مسئولین بیشتر . به هوای انرژی هسته ای که آخرش معلوم نیست در کجای این سیستم پزشکی و کشاورزی فلج می خواهد تاثیر بگذارد ، تحریم ها و قطعنامه ها را به جان ملت ایران خریدند ، حالا نه انرژی هسته ای درست و حسابی داریم و نه به خاطر تحریم ها و وزیران نا کارآمد و اقتصاد سکته کرده مان وضعیت  اقتصادی رو به سامانی . زمانی که مردم با شخصی مشکل داشته باشند حتما چیزکی هست در این میان که مردم چیزی می گویند ، حتماً قبل از آن هم خوب عمل نکرده . حتما افرادی را که انتخاب کرده آنچنان بدرد این مملکت وسیع نمی خورده که اقتصاد و بی کاری و صنعت و فلان و فلان و  فلان روز به روز بدتر شده .

شما امید کمک از چه شخصی دارید ؟ استاندار ؟ استانداری که همین رئیس جمهور انتخابش کرده ؟ خوب او هم قرار است حرف های مافوقش را تکرار کند ، او هم قرار است از یک گوش بشنود و از گوش دیگر بیرون کند . برای اعتراض اول باید ببینید که جناب استاندار چقدر با مقوله ی وبلاگ نویسی آشناست ، دوم اینکه وبلاگ های هرمزگانی ها را می خواند ؟ و سوم اینکه تا به حال چند درصد از اعتراض ها و درخواست هایی که از ایشان داشته اند جواب داده … مگر بعد از هر سفر ریاست جمهوری کوله باری از نامه در همین استانداری جمع نمی شود ؟  بروید ببینید چند تایشان جواب گرفته اند . کار ما هم چیزی متفاوت از نامه نویسی های سفر ریاست جمهوری نیست .

مشکل پیش آمده بر آمده از فقر است . فقر ریشه در  وضعیت نا بسامان اقصادی و بیکاری دارد . حالا گیرم در هر خیابان پنجاه تا مامور هم بایستند ، گیرم که موتور سوارهای نیروی انتظامی از توی کوچه پس کوچه ها رد شوند و جلوی چهار تا موتور را هم بگیرند … مگر توفیری هم دارد به وضعیت بد اقتصادی ؟ مگر با مامور می شود وضعیت اقتصادی را درست کرد ؟

همین وضعیت نا بسامان است که روز به روز به تعداد زورگیران می افزاید .  شاید درصد کمی از این وضعیت ریشه در مشکلات فرهنگی داشته باشد ، یقیناً درصد بیشتری از این جریان را باید در همین مسائل اقصادی ریشه یابی کرد  . شاید به گونه ای باید به تک تک افرادی که رو به دزدی و زور گیری می آورند حق داد ؟ ( البته نه با آنان که به جان ملت می افتند ) . آیا ما برای مشکل اقتصادی و بیکاری آنها فکری کرده ایم ؟  سال گذشته که جلوی در خانه موبایلم را همین زورگیرها گرفتند ( + )  دلم خوش بود به چند روز بعدش که قرار بود انتخابات شود و کمی وضعیت تغییر کند . این را بارها گفته ام . اما خب بعد از انتخابات ، خودم را آماده کردم برای هر اتفاقی و گفتم که دیگرنباید از افرادی که دوستشان نداری توقع داشته باشی . دوستان عزیز ، اگر عده ای جان شهروندان ایرانی برایشان مهم بود ، با ماشین پلیس از رویشان رد نمی شدند . اگر مهم بود ، با باتوم نمی افتادند به جان دختر مردم که ضربه مغزی شود ، در همین شهری که الان داد بی امنی اش در همه جا پیچیده . حالا منتظریم همان ها دست بکار شوند و امنیت برقرار کنند ؟ کمی خنده دار به نظر نمی رسد ؟  از سال گذشته سعی کردم به جای امید داشتن برای تغییر وضعیت به فکر مقاومت کردن باشم . به هر حال گناه ما این است که در شهرستانی دور افتاده و در منطقه ای محروم زندگی می کنیم و حالا باید تاوانش را پس بدهیم .  من موافق اعتراض هستم . اما احساس می کنم همچین اعتراض هائی گوش بدهکار می خواهد که نیست …

۲۲ نظر موضوع: اجتماع

22 پاسخ به “امنیت حق طبیعی ما بود”

  1. گوج گنو گفت:

    شهاب جان فرماندار بندر عباس گفته با وبلاگ نویسان بندری که فضای شهر را ناامن جلوه می دهند برخورد قانونی خواهد شد .

    • لی گفت:

      دستشون درد نکنه …
      اون روز که دزد ، طلا فروشی چهار راه مرادی رو زد خودم داشتم از پنجره می دیدم که بعد از خرابی بغداد ملت ریختن تو طلا فروشی … دیگه چی رو می خوان مخفی کنن ؟
      به هر حال مرسی که گفتی احسان جان .

  2. سیما گفت:

    من با چند نفر از دوستان صحبت کردم دنبال اعتراض حقیقی به صورت تجمع در شهر ویا پخش تراکت وحساس کردن بقیه مردم به این قضیه هستیم. یادمان باشد همه مردم نه وبلاگ میخوانند نه روزنامه.

    • لی گفت:

      سلام
      کاملا با این حرکت موافقم . چون من هم مطمئن هستم مردم ما روزنامه به زور می خونن چه برسه به وبلاگ . این متنی هم که من نوشتم بیشتر برای دوستانی بود که توی فضای مجازی هستند …
      کار خیلی خوبی انجام می دید … کمیکی هم اگه از دست من بر میاد هستم …

  3. نرگس گفت:

    این نا امنی‌ها فقط مربوط به شهرستان‌های دور‌افتاده نیست. همین‌جا وسط شهر تهران در روز روشن، زورگیر‌ها مردم را با کارد تهدید می‌کنند. به علاوه، دزدی و زورگیری فقط حاصل فقر اقتصادی نیست. در واقع بیشتر فقر فرهنگی‌ا‌ست که باعث هر نوع بزه‌کاری می‌شود. وگرنه کم نیستند آدم‌های فقیری که با شرافت زندگی می‌کنند.
    مشکل خیلی عمیق است؛ حالا حالا‌ها کار داریم.

    • لی گفت:

      سلام
      درست می فرمائید . خیلی هستند افرادی که با فقر مالی با شرافت زندگی می کنند . به فقر فرهنگی هم اشاره کردم اما احساس می کنم بیشترش بر دوش فقر مالیه…
      متاسفانه تو بندر عباس کم کم داره اسلحه هم جز ابزار کار زورگیرها میشه . می گن یه بار از نزدیک با اسلحه شلیک کرده اند به پای یه بنده خدائی که استخون پاش شکسته . مجبور شدن هفت تا کیسه خون هم بهش وصل کنن …

  4. فسیل زنده گفت:

    سلام
    لی جان تو که خودت از وضع حاضر اطلاع داری پس اینقدر خودتو اذیت نکن.
    البته آن چه که به جایی نرسد فریادست

  5. امان گفت:

    سلام
    بازهم که دوستان برای سرپوش نهادن به ضعف های مدیریتی به شانتاژ خبری دست می زنند جناب فرماندار که هم چنین ادعایی را چه به صحت وسقم آن کاری داشته باشیم و چه نداشته باشیم اما متوجه بی در پیکری بحث امنیت در این شهر نیستند واقعا بعد از این موصوع واقعا در حنگلی که هرج ومرج باشد موش هم چاقو کش می شود آقایان شیر کمی تشریف داشته باشین

    • لی گفت:

      سلام
      ممنون به خاطر نظرت … ولی مثل اینکه اینا در این شهر زندگی نمی کنند و یا خودشون رو زدن به کوچه علی چپ…
      بعد ب به قول شما با این تفاسیر موش هم چاقو کش و قورباغه هم هفتیر کش میشه .

  6. لا گفت:

    درود برشما
    با این حال تاثیر نهاده اید

  7. زیباست و دندانشکن
    من بروزم
    وراستی کانون عکس بندر هم منحل شد

  8. 27 گفت:

    نیک می دانم چه می گویی نیک می دانم از چه دم می زنی
    من نیز می دانم که در صحرا انتظار گل شقایق نباید داشت!
    شاید که می خواستیم مردمان خفته در خواب گاز های کولری را بیدار کنم که نمی دانم که توانستم یا نه!

    • لی گفت:

      برای بیدار کردنشون زمان زیادی نیازه دوست من … به نظر من هر حرکتی شروعش می تونه خوب باشه اما مهم ادامه دادنشه و تداومش … اگه متداوم باشیم و از راه های مختلف اقدام کنیم قطعا شهر تکانی خواهد خورد . مطمئن باش….

  9. مهران علي خاني گفت:

    سلام
    راست مي گه اين دوستمون
    ناامني موضوع جديدي نيست به علت مشكلات فقر در جامعه اين روزها اين موضوع تشديد شده
    البته در كادر مديريتي استان بزودي تغييرات بزرگي خواهيم ديد

    • الهام گفت:

      منم شنيدم كه بزودي قراره تيم مديريتي استان به خاطره موضوعاتي نظير نامني و همين طور سست بودن در امور تغيير كنه
      آخه استاندار كه تازه اومده

      • لی گفت:

        سلام
        آخه متاسفانه تیم مدیریتی در اولویت چیز دیگه ی براشون ملاکه تا امنیت مردم … همه چیز به آینده بستگی داره … ما هم امیدواریم

    • لی گفت:

      سلام
      ان شا الله تغیرات باعث بهبود وضعیت بشه … ولی هنوز نظرم اینه که اول باید وضعیت تورم درست بشه …

  10. مینو گفت:

    شهاب جان تورو به خدا یکم آروم تر.. من نگرانتم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.