نمایشنامه «خواب در فنجان خالی» داستان زوج جوانی را روایت می‌کند که بعد از فوت عمه پدربزرگشان (عمه‌آقا) شروع به تدارک مراسم عزاداری می‌کنند. مراسمی که بعد از چند ساعت برهم می‌خورد. عمه آقا دوباره زنده می‌شود. او که فرامرز و مهتاب را مجبور کرده بود که با هم ازدواج کنند، حالا بعد از چند سال که آنها را عذاب داده قصدی برای مردن ندارد. چون بعد از مرگ او فرامرز و مهتاب از همه جدا شده، خانه قدیمی و اشرافی‌اش فروخته شده و ارث بین فرامرز و مهتاب تقسیم می‌شود. پس از بازگشت عمه آقا به زندگی ما در صحنه های مختلف می‌بینیم که عمه آقا ذره ذره به زمان گذشته سفر کرده و بخشی از داستان زندگی‌اش را روایت می‌کند. عمه آقا در جوانی عاشق جوانی به نام فرامرزخان خان بوده اما فرامرز با خواهر او ماهرخ ازدواج می‌کند و کم‌کم به خاطر عشقش ماه لیلی (عمه‌آقا) وارد سیاست شده و سر از مجلس و جمع مشروطه‌خواهان در می‌آورد. ماه لیلی هم که برای فراموش کردن عشقش به لندن سفر کرده در بازگشت با فرامرز خان روبرو می‌شود. صحبت از گذشته ها باعث می‌شود گفتگوی آنها به مشاجره تبدیل شده و فرامرزخان به ماه لیلی تجـاوز کند. فرامرز خان برای پوشاندن ننگی که به بار آورده ماه لیلی را در زیرزمین خانه زندانی می‌کند و به همه می‌گوید که بچه بدنیا آمده از تجاوز، فرزند مشترک او و ماهرخ است.
مهتاب که در آسایشگاه روانی کار می‌کند کم‌کم به خاطر خیالاتی شدن و اینکه عمه‌آقا در حال جوان شدن و صحبت با اوست به جنون می‌رسد. فرامرز که خبرنگار روزنامه است از جایی عکاسی کرده که حالا باعث دردسرش شده و قصد دارد از خانه‌ای که در آن زندگی می کند فرار کند. اما جنون مهتاب کار دستش داده و باعث می‌شود به دست او کشته شود.
جذابیت این ایده را شاید تنها در ادامه‌دار شدن داستان زندگی شخصیت‌ها و تجدید تاریخ با ‌آدمهایی که دائما در طول زمان در حال تکرارند دانست، ترفندی که ثمینی علاقه زیادی به آن دارد انگار. روشی که بعدها در نمایشنامه اسب‌های آسمان خاکستر می‌بارند نیز به کار گرفته است. خواب در فنجان خالی می‌خواهد روانکاوانه باشد همچون ملکه زیبایی لنین، می‌خواهد سیاسی باشد مثل کارهای فتحی (که تجربه مشترک با هم دارند) و می‌خواهد شخصیت‌ها در حال تکرار باشند همچون کارهای خودش اما در نهایت به یک قصه ساده بدل می شود. قصه‌ای که سعی دارد در کنار آن تحولات سیاسی جامعه را به طور نمادین به رفتارهای روانی شخصیت‌ها نسبت دهد. با همین حال با تمام تحلیل‌هایی که در انتهای این نمایشنامه می‌خوانید این متن یک اثر تاریخ‌دار است. اثری که با رنگ و لعابِ دیالوگ‌هایی که انگار قرار است ما را به اواخر دوره قاجار ببرد تاریخ مصرفش تمام شده. چهره‌ای سانتی‌مانتال از دوره قاجار که آنقدر تکرارش کرده‌اند، حتی وجهه نمایشی آن هم دستمالی شده. وجهه تاریخی آن که بماند. این نوع آثار بازتاب دهنده شاید اندکی از واقعیت آن دوره هم نیستند. به هر حال با وجود تکنولوژی و تماشای عکس‌ها و فیلمهای آن زمان می‌توان پی برد که مملکت در آن دوره چه چهر‌ی پلشتی داشته.
خواب در فنجان خالی نوشته نغمه ثمینی بیست‌وپنجمین نمایشنامه از مجموعه دورتادور دنیاست که در نشر چشمه به چاپ رسیده است.

بدون نظر موضوع: دورتادور دنیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.